میدونی از کیه دارم دنبالت میگردم....
میدونی از کیه دارم دنبالت میگردم....
هولش دادم اونور و از در دستشویی رفتم بیرون....
_وایسا ببینم....
+وقتی علاقه ای بهم نداری....میتونی بری کلا....هیچ علاقه ای به بودن باهات ندادم...
همونطور که تو نداری(بغضضض)
وقتی اونجوری جلوی عمارت ولم کردی و رفتی داخل...دستتو گذاشتی پشت کمر اون ه*ر*ز*ه....تازه فهمیدم با چه آدم کثیفی دارم زندگی میکنم....(اشکاش میریزه.....
+الانم برو پیشش....ممکنه دلتنگت بشه....
زود از عمارت اومدم بیرون و از درش هم رد شدم....وایساده بودم لب خیابون که تاکسی بیاد....
یه تاکسی زرد رنگ وایساد و منم دستمو رو دستگیره گذاشتم تا بازش کنم....یهو برم گردوند و بلافاصله لب*اشو رو لب*ام قرار داد....
بدنم بی حس شد و داشتم میوفتادم که دستشو دور کمرم محکم تر کرد...
در همون حالت رفتیم عقب تر و چس*بوندم به در عمارت و به کارمون ادامه دادیم......
همراهیش نمیکردم.....ل*با*مو گا*ز میگرفت تا بهم یاد آوری کنه...ما داریم همدیگرو می*ب*وس*یم...
از هم جدا شدیم و همو بغل کردیم..
_تو اون دوساعت کجا بودی عزیزم؟
+د..داشتم از دور ...به خوش و بش کردن شما دو تا نگاهمیکردم...
_ببخشید....ببخشید....خواستم بهت بفهمونم که اینکارو کردن چه حسی داره....تو خودت میدونی وقتی رفتی با اون یارو رقصیدی من چه حسی داشتم؟
+(گریه میکنه)
_تموم شد و رفت....من اشتباه کردم.....ببخشید باشه؟
+(سرشو تکون داد)تازه اون مرده ازم پرسید شما مجردید.میخواستم بگم آره.....
_غل*ط کرد گفت....کجاس الان(جدی)
+تو راهپله ها بود.....
_تو چرا این چیزا رو میپوشی که به چشمش بیای ها؟
+تو هم منو تو حیاط تنها گذاشتی و رفتی با اونن....
_ببخشید...ببخشید من غلط کردم...غلط کردم ناراحتت کردم...باشه؟
+اینجوری نگو دیگه......
_حالا بریم خونه.....
+بریم......
یه ب*وس*ه کوتاه رو لب*م زد....
_تنبیه هم داریا....
+وااا....
_نخیررر.....این لباسارو پوشیدی و.... معلومه میزنم بال*ا....۱ هفته بود بهت دست نزده بودم...
+باشه چه کنم....
_خودت گفتیااا
(پایان)
هولش دادم اونور و از در دستشویی رفتم بیرون....
_وایسا ببینم....
+وقتی علاقه ای بهم نداری....میتونی بری کلا....هیچ علاقه ای به بودن باهات ندادم...
همونطور که تو نداری(بغضضض)
وقتی اونجوری جلوی عمارت ولم کردی و رفتی داخل...دستتو گذاشتی پشت کمر اون ه*ر*ز*ه....تازه فهمیدم با چه آدم کثیفی دارم زندگی میکنم....(اشکاش میریزه.....
+الانم برو پیشش....ممکنه دلتنگت بشه....
زود از عمارت اومدم بیرون و از درش هم رد شدم....وایساده بودم لب خیابون که تاکسی بیاد....
یه تاکسی زرد رنگ وایساد و منم دستمو رو دستگیره گذاشتم تا بازش کنم....یهو برم گردوند و بلافاصله لب*اشو رو لب*ام قرار داد....
بدنم بی حس شد و داشتم میوفتادم که دستشو دور کمرم محکم تر کرد...
در همون حالت رفتیم عقب تر و چس*بوندم به در عمارت و به کارمون ادامه دادیم......
همراهیش نمیکردم.....ل*با*مو گا*ز میگرفت تا بهم یاد آوری کنه...ما داریم همدیگرو می*ب*وس*یم...
از هم جدا شدیم و همو بغل کردیم..
_تو اون دوساعت کجا بودی عزیزم؟
+د..داشتم از دور ...به خوش و بش کردن شما دو تا نگاهمیکردم...
_ببخشید....ببخشید....خواستم بهت بفهمونم که اینکارو کردن چه حسی داره....تو خودت میدونی وقتی رفتی با اون یارو رقصیدی من چه حسی داشتم؟
+(گریه میکنه)
_تموم شد و رفت....من اشتباه کردم.....ببخشید باشه؟
+(سرشو تکون داد)تازه اون مرده ازم پرسید شما مجردید.میخواستم بگم آره.....
_غل*ط کرد گفت....کجاس الان(جدی)
+تو راهپله ها بود.....
_تو چرا این چیزا رو میپوشی که به چشمش بیای ها؟
+تو هم منو تو حیاط تنها گذاشتی و رفتی با اونن....
_ببخشید...ببخشید من غلط کردم...غلط کردم ناراحتت کردم...باشه؟
+اینجوری نگو دیگه......
_حالا بریم خونه.....
+بریم......
یه ب*وس*ه کوتاه رو لب*م زد....
_تنبیه هم داریا....
+وااا....
_نخیررر.....این لباسارو پوشیدی و.... معلومه میزنم بال*ا....۱ هفته بود بهت دست نزده بودم...
+باشه چه کنم....
_خودت گفتیااا
(پایان)
۱۳.۳k
۰۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.