پای نامه 140 هزار امضا بود
پای نامه 140 هزار امضا بود
نوشته بود: بشتاب! ما چشم به راه تو هستیم
نوشته بود: برای آمدنت آماده ایم و دیگر با والیان شهر نماز نمی خوانیم
نوشته بود: میوه ها رسیده و باغ ها سبز شده.منتظرت هستیم
نامه در دستهایش، وسط بیابان
روبروی سپاهی که راهش را بسته بودند ایستاد:
کسی را کشته ام خونش را بخواهید؟ مالی را برده ام؟کسی را زخمی کرده ام؟
بی دلیل هلهله کردند.
گفت: مردم کوفه مرا دعوت کرده اند، این نامه ها...
صداهای بی معنی و نامفهوم در آوردند تا صدایش نرسد.
جلوتر آمد تا صورتهایشان را ببیند و ناگهان ساکت شد:
شبث بن ربعی؟! حجار بن ابجر؟! قیس بن اشعث؟!
اسم ها همان اسمهای پای نامه ها بود.
#محرم
نوشته بود: بشتاب! ما چشم به راه تو هستیم
نوشته بود: برای آمدنت آماده ایم و دیگر با والیان شهر نماز نمی خوانیم
نوشته بود: میوه ها رسیده و باغ ها سبز شده.منتظرت هستیم
نامه در دستهایش، وسط بیابان
روبروی سپاهی که راهش را بسته بودند ایستاد:
کسی را کشته ام خونش را بخواهید؟ مالی را برده ام؟کسی را زخمی کرده ام؟
بی دلیل هلهله کردند.
گفت: مردم کوفه مرا دعوت کرده اند، این نامه ها...
صداهای بی معنی و نامفهوم در آوردند تا صدایش نرسد.
جلوتر آمد تا صورتهایشان را ببیند و ناگهان ساکت شد:
شبث بن ربعی؟! حجار بن ابجر؟! قیس بن اشعث؟!
اسم ها همان اسمهای پای نامه ها بود.
#محرم
۵۵۵
۱۶ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.