خوابی که امروز صبح دیدم
خوابی که امروز صبح دیدم
خواب دیدم که سولی زنده است و توی فن ساینه منم توی فن ساین بودم(خر شانس بودن توی دنیا غیر واقعی🤦🏻♀️) من هم از سولی عکس گرفتم هم امضا گرفتم سولی ادرسه خونش رو بهم داد و گفت:«هروقت دوست داشتی بیا پیش من.» وقتی این حرفو زد یه لبخند کیوتی روی لبش اومد برای همین من منتظر موندم تا سولی بیاد بعد که سولی اومد بهش گفتم:«خیلی ممنون که ادرسه خونت رو دادی و گذاشتی ازت عکس بگیرم شما بهترین ایدل دنیا هستین.» سولی هم بهم گفت:«میتونی سولی صدام کنی ما دیگه باهم دیگه دوستم.» منم بغلش کردم(خر شانس بودن توی دنیا غیر واقعی🤦🏻♀️) بعد باهم دیگه سوار ماشین شدیم سولی گفت:«نظرت چیه بریم.........
بقیشو نمیدونم چون از خواب شیرین بیدار شدم لامصب، میخواستم بدونم کجا بریم توی خوابم داشتم از خوشحالی بال در می اوردم
خواب دیدم که سولی زنده است و توی فن ساینه منم توی فن ساین بودم(خر شانس بودن توی دنیا غیر واقعی🤦🏻♀️) من هم از سولی عکس گرفتم هم امضا گرفتم سولی ادرسه خونش رو بهم داد و گفت:«هروقت دوست داشتی بیا پیش من.» وقتی این حرفو زد یه لبخند کیوتی روی لبش اومد برای همین من منتظر موندم تا سولی بیاد بعد که سولی اومد بهش گفتم:«خیلی ممنون که ادرسه خونت رو دادی و گذاشتی ازت عکس بگیرم شما بهترین ایدل دنیا هستین.» سولی هم بهم گفت:«میتونی سولی صدام کنی ما دیگه باهم دیگه دوستم.» منم بغلش کردم(خر شانس بودن توی دنیا غیر واقعی🤦🏻♀️) بعد باهم دیگه سوار ماشین شدیم سولی گفت:«نظرت چیه بریم.........
بقیشو نمیدونم چون از خواب شیرین بیدار شدم لامصب، میخواستم بدونم کجا بریم توی خوابم داشتم از خوشحالی بال در می اوردم
۱۳.۵k
۱۲ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.