p14
رفتم ماشینو برداشتمو رفتم سمت عمارت سوجون سوار شد و رفتیم باشگاه
وارد باشگاه شدیم رفتیم اونجا که ثبت نام میکنن
@بفرمایین
ات:برای دو نفر میخواستیم ثبت نام کنیم
@ اسمتون
ات: پارک ات
سوجون: هان سوجون
ات: بهترین کلاستونو میخوام
@ باشه از این طرف
رفتیم دنبالش
@ اقای جونگ سوک
جونگ سوک: بله
@ دو نفر جدید اوردم
جونگ سوک: اوو سلام... ایمتون چیه؟
ات: من ات هستم
سوجون: من هم سوجون
جونگ سوک: ات؟ پارک ات؟
ات: بله... منو از کجا میشناسین؟
جونگ سوک: با برادرت دوستم
ات: لبخند... اها
جونگ سوک: هنوز بغیه نیومدن وقتی اومدن شروع میکنیم
ات و سوجون: باشه
جونگ سوک ویو
ایول این اته، جیمین رای ته امریکا اما یادش رفته خواهرشو ببره هه (جونگ سوک دشمن جیمینه) بهترع از فرست استفاده کنم... تازگی تحقیق کردم جیمین و یونگی دیگع با هم دشمن نیستن چون ات یونگیو دوست داره اونم همینطور (جونگ سوک دشمن یونگی هم هست) اینطوزی میتونم هردوشونو باهم در اختیار بگیرم
ات ویو
با جونگ سوک نشسته بودیم در مورد یچیزی حرف میزدیم که
سوجون: میگم این جونگ سوک خیلی برام اشناست
ات: خب پو قبلا باشگاه میومدی شازد انموقع دیدیش
سوجون: نه بابام داشت درموردش حرف میزد... اها فکر کنم اینم مافیاست
ات: چی
سوجون: درسته اینم مافیاست
ات: چقدر همه چیز مافیا در مافیاعع... ولی باحاله مربی باشگاهمون مافیا باشه
سوجون: از دست تو
چند مین بعد *
بغیه بچه ها اومدن و خودشونو معرفی کردن
♡ من یونا هستم
~ من فلیکس هستم
_ من ثانا هستم
# من جنی هستم
سوجون: من سوجون هستم، خوشبختم
ات: من هم ات هستم خوشبختم
همه: از اشناییتون خوشبختیم
جونگ سوک: خب بیاین شروع کنیم... ات میری از اونجا دمبلا رو بیاری (به یه اتاق اشاره کرد)
ات: بله
سوجون: خودش تنها میتونه؟
ات: اره
رفتم دمبل ا رو بیارم که احساس کردم یچیزی خورد تو سرم و سیاهی *
سوجون ویو
دیدم ات دیر کرد نگرانش بودم که یچیزی یادم اومد... خاک تو سرت سوجون جونگ سوک دشمن جیمینه
سوجون: می... میگم ات دبر کرد من میرم ببینم چرا
جونگ سوک: نمیخواد خودم میرم
شت، رفتم دنبالش که دیدم با یکی حرف میزنه بعد از باشگاه رفت میخواستم برم که دیدم اون خانومه اومد
@ بچه ها اقای جونگ سوک یه مشکلی براشون پیش اومد رفتن... اقای سوجون گفتن بهتون بگم اتو میرسونه خونه
♡ چرا اتو میرسونت؟ اون کراش منه نباید بد بغیه دخترا بره
~ فشار نخور
لعنتی اتو برده زود زنگ زدم جیمینو همه چیزو بهش گفتم خودمم زود رفتم رد اتو بزنم... خوشبختانه تو گوشیش ردیاب دارع که به گوشی منو و جیمین وصله
ادامه دارد
شرط نداره هر وقت تونستم میزارم
وارد باشگاه شدیم رفتیم اونجا که ثبت نام میکنن
@بفرمایین
ات:برای دو نفر میخواستیم ثبت نام کنیم
@ اسمتون
ات: پارک ات
سوجون: هان سوجون
ات: بهترین کلاستونو میخوام
@ باشه از این طرف
رفتیم دنبالش
@ اقای جونگ سوک
جونگ سوک: بله
@ دو نفر جدید اوردم
جونگ سوک: اوو سلام... ایمتون چیه؟
ات: من ات هستم
سوجون: من هم سوجون
جونگ سوک: ات؟ پارک ات؟
ات: بله... منو از کجا میشناسین؟
جونگ سوک: با برادرت دوستم
ات: لبخند... اها
جونگ سوک: هنوز بغیه نیومدن وقتی اومدن شروع میکنیم
ات و سوجون: باشه
جونگ سوک ویو
ایول این اته، جیمین رای ته امریکا اما یادش رفته خواهرشو ببره هه (جونگ سوک دشمن جیمینه) بهترع از فرست استفاده کنم... تازگی تحقیق کردم جیمین و یونگی دیگع با هم دشمن نیستن چون ات یونگیو دوست داره اونم همینطور (جونگ سوک دشمن یونگی هم هست) اینطوزی میتونم هردوشونو باهم در اختیار بگیرم
ات ویو
با جونگ سوک نشسته بودیم در مورد یچیزی حرف میزدیم که
سوجون: میگم این جونگ سوک خیلی برام اشناست
ات: خب پو قبلا باشگاه میومدی شازد انموقع دیدیش
سوجون: نه بابام داشت درموردش حرف میزد... اها فکر کنم اینم مافیاست
ات: چی
سوجون: درسته اینم مافیاست
ات: چقدر همه چیز مافیا در مافیاعع... ولی باحاله مربی باشگاهمون مافیا باشه
سوجون: از دست تو
چند مین بعد *
بغیه بچه ها اومدن و خودشونو معرفی کردن
♡ من یونا هستم
~ من فلیکس هستم
_ من ثانا هستم
# من جنی هستم
سوجون: من سوجون هستم، خوشبختم
ات: من هم ات هستم خوشبختم
همه: از اشناییتون خوشبختیم
جونگ سوک: خب بیاین شروع کنیم... ات میری از اونجا دمبلا رو بیاری (به یه اتاق اشاره کرد)
ات: بله
سوجون: خودش تنها میتونه؟
ات: اره
رفتم دمبل ا رو بیارم که احساس کردم یچیزی خورد تو سرم و سیاهی *
سوجون ویو
دیدم ات دیر کرد نگرانش بودم که یچیزی یادم اومد... خاک تو سرت سوجون جونگ سوک دشمن جیمینه
سوجون: می... میگم ات دبر کرد من میرم ببینم چرا
جونگ سوک: نمیخواد خودم میرم
شت، رفتم دنبالش که دیدم با یکی حرف میزنه بعد از باشگاه رفت میخواستم برم که دیدم اون خانومه اومد
@ بچه ها اقای جونگ سوک یه مشکلی براشون پیش اومد رفتن... اقای سوجون گفتن بهتون بگم اتو میرسونه خونه
♡ چرا اتو میرسونت؟ اون کراش منه نباید بد بغیه دخترا بره
~ فشار نخور
لعنتی اتو برده زود زنگ زدم جیمینو همه چیزو بهش گفتم خودمم زود رفتم رد اتو بزنم... خوشبختانه تو گوشیش ردیاب دارع که به گوشی منو و جیمین وصله
ادامه دارد
شرط نداره هر وقت تونستم میزارم
۲۲.۰k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.