Who looks like (شبیه کیه)
P.²
TAKEPARTY
ALL and V
+ نه نه..یعنی اره گفتم اه الان دعوام میکنن نمیخوام بیام
_ هه فک کردی الان یه راست می ریم سراغشون
با تصور اینکه چقدر دخترشو سرزنش میکنن و سابرینا حرف شنوی بیشتری ازشون داره با سرعت به سمت کمپانی حرکت کرد ولی تهیونگ ساده لوح نیمدونست تشویق کننده دخترش همان هیونگ هاش هستن.
بچه ها برای نهار دور هم جمع شده بودن تا بعداً تمرین داشته باشند.
تا ماشین و تهیونگ نگه داشت دختر مثل جت ازش پیاده شد و منتظر پدرش موند تا پیاده بشه و باهمدیگه برن.
وقتی چهره سابرینا تو چهارچوب در نمایان شد اعضا با ذوق و شادی نگاهش کردن
: سابرینا!
+ سلام
جبهوپ به سمت دختر اومد و موهاش و به هم زد و گفت
: یکم برای دیدنمون ذوق به خرج بده دختر درست نیست مارو آدم حساب نمیکنی
نامجون گفت
: اذیتش نکن جیهوپ.. بیاتو سابرینا
در با ورود پر سر و صدای تهیونگ محکم بسته شد. اعضا از طرز راه رفتن تهیونگ فهمیدن که چقدر عصبانیه
_ من دیگه از دست شیطنت و قلدری این بچه خسته شدم شما باهاش حرف بزنید بلکه آدم شد
نامجون با ذوق به سمت دختر چرخید
: باز دسته گل به آب دادی؟
جین گفت
: تعریف کردنیه رامنم و باز کنم بخورم یا سوسوله
سابرینا با لبخند رفت بین اعضا گِن و لش نشست و با ضات لوتی و تو دل بروش شروع به تعریف دعوای توی مدرسه کرد
+ ......بچه پرو اومد توپمو گرفت پیش دوستاشم بود جوگیر شد رگ قلدیش زد بالا شاخ شد منم شاخشو شیکوندم پیچوندم کردم تو کو...
_ سابرینا!!!!!
+ کردم تو کوچه.. من اول کاریش نداشتم نامجون هیونگ به حرفت گوش دادم و اول با زبون خوش گفتم توپ بسکتبال و پس بده بازی بهم نخوره بعد که دیدم عین شل مغزا وایساده و کُ..
_ دهنت و ببند!!!
+ کلوچه میگه و بر و بر مثل گوسفند نگاه میکنه اول یه مشت..
داستان شنیدنی و هیجان انگیز و وقتی اوج گرفته بود قطع کرد و همه رو متحیر گذاشت و باکلافگی گفت
+ اه نه اینجوری نمیشه باید نشونتون بدم چطوری داشت مثل سگ بی دست و پا ناله میکرد فکر میکرد عیسی مسیح خودمم!
بلند شد و میز و دور زد و وسط سالن ایستاد و جیمین و صدا زد
+ جیمین هیونگ بیا..
جیمین بیخبر از همه جا بخاطر انتخاب شدن ذوق کرده بود و بلند شد و ایستاد و تا به خودش بیاد سابرینا با نشون دادن نمایش، داستانو برای تماشاچیان منتظر و پر شور و ذوق سالن، بدون هیچ پرده سبزی تعریف کرد
+ یه مشت زدم شیکمش بعد که خم شد همچین زانوم و کوبوندم به صورتش خون دماغ شد... جیمین؟... جیمین هیونگ چی شد خوبی؟؟
جیمین بعد از مشت اول تمام روده مودش بهم پیچید و با ضربه بعدی سابرینا دقیقا وسط صورتش رو زمین مثل فرش پخش شد.
TAKEPARTY
ALL and V
+ نه نه..یعنی اره گفتم اه الان دعوام میکنن نمیخوام بیام
_ هه فک کردی الان یه راست می ریم سراغشون
با تصور اینکه چقدر دخترشو سرزنش میکنن و سابرینا حرف شنوی بیشتری ازشون داره با سرعت به سمت کمپانی حرکت کرد ولی تهیونگ ساده لوح نیمدونست تشویق کننده دخترش همان هیونگ هاش هستن.
بچه ها برای نهار دور هم جمع شده بودن تا بعداً تمرین داشته باشند.
تا ماشین و تهیونگ نگه داشت دختر مثل جت ازش پیاده شد و منتظر پدرش موند تا پیاده بشه و باهمدیگه برن.
وقتی چهره سابرینا تو چهارچوب در نمایان شد اعضا با ذوق و شادی نگاهش کردن
: سابرینا!
+ سلام
جبهوپ به سمت دختر اومد و موهاش و به هم زد و گفت
: یکم برای دیدنمون ذوق به خرج بده دختر درست نیست مارو آدم حساب نمیکنی
نامجون گفت
: اذیتش نکن جیهوپ.. بیاتو سابرینا
در با ورود پر سر و صدای تهیونگ محکم بسته شد. اعضا از طرز راه رفتن تهیونگ فهمیدن که چقدر عصبانیه
_ من دیگه از دست شیطنت و قلدری این بچه خسته شدم شما باهاش حرف بزنید بلکه آدم شد
نامجون با ذوق به سمت دختر چرخید
: باز دسته گل به آب دادی؟
جین گفت
: تعریف کردنیه رامنم و باز کنم بخورم یا سوسوله
سابرینا با لبخند رفت بین اعضا گِن و لش نشست و با ضات لوتی و تو دل بروش شروع به تعریف دعوای توی مدرسه کرد
+ ......بچه پرو اومد توپمو گرفت پیش دوستاشم بود جوگیر شد رگ قلدیش زد بالا شاخ شد منم شاخشو شیکوندم پیچوندم کردم تو کو...
_ سابرینا!!!!!
+ کردم تو کوچه.. من اول کاریش نداشتم نامجون هیونگ به حرفت گوش دادم و اول با زبون خوش گفتم توپ بسکتبال و پس بده بازی بهم نخوره بعد که دیدم عین شل مغزا وایساده و کُ..
_ دهنت و ببند!!!
+ کلوچه میگه و بر و بر مثل گوسفند نگاه میکنه اول یه مشت..
داستان شنیدنی و هیجان انگیز و وقتی اوج گرفته بود قطع کرد و همه رو متحیر گذاشت و باکلافگی گفت
+ اه نه اینجوری نمیشه باید نشونتون بدم چطوری داشت مثل سگ بی دست و پا ناله میکرد فکر میکرد عیسی مسیح خودمم!
بلند شد و میز و دور زد و وسط سالن ایستاد و جیمین و صدا زد
+ جیمین هیونگ بیا..
جیمین بیخبر از همه جا بخاطر انتخاب شدن ذوق کرده بود و بلند شد و ایستاد و تا به خودش بیاد سابرینا با نشون دادن نمایش، داستانو برای تماشاچیان منتظر و پر شور و ذوق سالن، بدون هیچ پرده سبزی تعریف کرد
+ یه مشت زدم شیکمش بعد که خم شد همچین زانوم و کوبوندم به صورتش خون دماغ شد... جیمین؟... جیمین هیونگ چی شد خوبی؟؟
جیمین بعد از مشت اول تمام روده مودش بهم پیچید و با ضربه بعدی سابرینا دقیقا وسط صورتش رو زمین مثل فرش پخش شد.
۷.۶k
۲۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.