My amazing moon🌙🐾💕 p24
راوی" بعد از گذروندن اونشب دل انگیز ، لونا از عشقش به عالینجاب مطمئن شد ولی جونگکوک نمیدونست چیکار کنه.دلش میخواست لونا ملکه بشه اما مطمئن نبود دوسش داره یانه !
*****************************
سویی" وایی بانوی من محض رضای خدا یبار رو به حرفم گوش کنید و این لباس رو بپوشید این خیلی قشنگ تره!
لونا" سویی اخه من هنوز ملکه نشدم که اینو بپوشم انقد حرصم نده بچه جون!
سویی" بانوی من لطفا...
ملکه" بانو پارک همه چی روبراهه؟
با اومدن ملکه لونا و سویی هردو تعظیمی کردند و لونا گفت" عا بله بانوی من فقط یه اختلاف سلیقه کوچیک بین منو سوییه
ملکه" امروز هرچی که خودت فکر میکنی خوبه بپوش. خودت باش همون لونایی که منو جذب خودش کرد . من مطمئنم توملکه میشی!
لونا" بانوی من اگه لطف شما و کمک های شما نبود من عمرا به اینجا میرسیدم :)
ملکه" خیلی خب . سویی بیا کمک کنیم تا بانو پارک لباس مدنظرشون رو بپوشه!
راوی " بالخره بعد از کلی دنگ و فنگ لونا هانبوک قرمزش که توی اون میدرخشید رو پوشید و سواره کجابه شد تا به محل جشن و اعلام نتیجه پادشاه جونگکوک برای ملکه آینده کشور بره!
جونگکوک" درحال خوندن کتاب ها بودم که ندیمه هان وارد شد. مثل اینکه زمان مزخرف این جشن فرا رسیده . از بچگی اینجور مراسم ها و تائین هارو دوست نداشتم ولی خب برا صلاح کشورم مجبور بودم!
از جام بلند شدم و به سالن اصلی و جشن رفتم.. وقتی وارد شدم به سمت صندلی ها رفتم...ملکه مادرو ملکه دو صندلی آخر بودند یعنی لونا و بورا کنار من نشسته بودند!
سعی کردم سوالی بپرسم که باهوش ترینشون رو مشخص کنه و جوری باشه که برای آینده کشور خوب باشه پس پرسیدم...
کوک" خب بانو لی اگر در قصر خائنی پیدا شد بلافاصله باید اون رو اعدام کرد درسته؟
بورا" بله عالیجناب کاملا درسته چون خیانت به امپراتور و مردمانش گناهی نابخشودنیست.
کوک" که اینطور...بانو پارک شما چی فکر میکنید؟
لونا" سرورم من با نظر بانو لی مخالفم...
ملکه مادر" چطور به خودت اجازه میدی؟!
کوک" مادر بزرگ آرامش خودتون رو حفظ کنید...بانو پارک دلیلتون چی؟
لونا" خب سرورم اگه شما یکی از نهاد های فرعی رو به جرم خیانت بشناسید نباید در محور اول به فکر مجازات و اعدام و تبعیدش باشید، چون ممکنه خیانت و نقشه چیدن های اصلی کار فرد دیگه ای باشه که میخواد برای شناخته نشدن یک نهاد فرعی رو جای خودش بذاره و با مرگ اون نهاد فرعی ، خائن اصلی باز هم میتونه خیانت کنه پس باید نهاد فرعی رو بازجویی کامل انجام بدیم و اگر جواب نداد تبعیدش میکنیم که همیشه دردسترس باشه برای جواب دادن به سوالاتمون....
*****************************
سویی" وایی بانوی من محض رضای خدا یبار رو به حرفم گوش کنید و این لباس رو بپوشید این خیلی قشنگ تره!
لونا" سویی اخه من هنوز ملکه نشدم که اینو بپوشم انقد حرصم نده بچه جون!
سویی" بانوی من لطفا...
ملکه" بانو پارک همه چی روبراهه؟
با اومدن ملکه لونا و سویی هردو تعظیمی کردند و لونا گفت" عا بله بانوی من فقط یه اختلاف سلیقه کوچیک بین منو سوییه
ملکه" امروز هرچی که خودت فکر میکنی خوبه بپوش. خودت باش همون لونایی که منو جذب خودش کرد . من مطمئنم توملکه میشی!
لونا" بانوی من اگه لطف شما و کمک های شما نبود من عمرا به اینجا میرسیدم :)
ملکه" خیلی خب . سویی بیا کمک کنیم تا بانو پارک لباس مدنظرشون رو بپوشه!
راوی " بالخره بعد از کلی دنگ و فنگ لونا هانبوک قرمزش که توی اون میدرخشید رو پوشید و سواره کجابه شد تا به محل جشن و اعلام نتیجه پادشاه جونگکوک برای ملکه آینده کشور بره!
جونگکوک" درحال خوندن کتاب ها بودم که ندیمه هان وارد شد. مثل اینکه زمان مزخرف این جشن فرا رسیده . از بچگی اینجور مراسم ها و تائین هارو دوست نداشتم ولی خب برا صلاح کشورم مجبور بودم!
از جام بلند شدم و به سالن اصلی و جشن رفتم.. وقتی وارد شدم به سمت صندلی ها رفتم...ملکه مادرو ملکه دو صندلی آخر بودند یعنی لونا و بورا کنار من نشسته بودند!
سعی کردم سوالی بپرسم که باهوش ترینشون رو مشخص کنه و جوری باشه که برای آینده کشور خوب باشه پس پرسیدم...
کوک" خب بانو لی اگر در قصر خائنی پیدا شد بلافاصله باید اون رو اعدام کرد درسته؟
بورا" بله عالیجناب کاملا درسته چون خیانت به امپراتور و مردمانش گناهی نابخشودنیست.
کوک" که اینطور...بانو پارک شما چی فکر میکنید؟
لونا" سرورم من با نظر بانو لی مخالفم...
ملکه مادر" چطور به خودت اجازه میدی؟!
کوک" مادر بزرگ آرامش خودتون رو حفظ کنید...بانو پارک دلیلتون چی؟
لونا" خب سرورم اگه شما یکی از نهاد های فرعی رو به جرم خیانت بشناسید نباید در محور اول به فکر مجازات و اعدام و تبعیدش باشید، چون ممکنه خیانت و نقشه چیدن های اصلی کار فرد دیگه ای باشه که میخواد برای شناخته نشدن یک نهاد فرعی رو جای خودش بذاره و با مرگ اون نهاد فرعی ، خائن اصلی باز هم میتونه خیانت کنه پس باید نهاد فرعی رو بازجویی کامل انجام بدیم و اگر جواب نداد تبعیدش میکنیم که همیشه دردسترس باشه برای جواب دادن به سوالاتمون....
۶۰.۴k
۳۱ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.