ازدواج اجباری پارت ۷۲
#ازدواج_اجباری
پارت 71
ب..بی..بیدارما
جیمین : ب...بیداری ؟
اهه شتت( ریدی🌚)
ات : جرجرجرممم ولی واقعا داشتی به منمیگفتیی کره بز ؟
جیمین : من کره بزم؟
ات : اره تو یه ک..ص..مغزی
جیمین میخاست چیزی بگه ولی نمیتونست
ات : ی..ی...یونا کجاست ؟(قبرستون🗿)
جیمین : اسم اون ه..ر..زه رو نیار
فهمیدم بچه از من نیست و از یه کصخلی بچه دار شده
ات : دارک شد
جیمین : چی ؟
ات : هیچی
ات : حالا که اون بهت خیانت کرده اومدی سراغ من ؟
جیمین : منظورت چیه ؟
ات :
میدونم چون بچهمن از خودته
تو فقط بچه منو دوست داری
میخای وقتی بچم بدنیا امد ولم کنی
میدونی با کتک هاییکه بهم زدی چقدر درد کشیدم ؟
میدونی چقدر ضعیف بودم که نتونستم تو روحت وایسم ؟
جیمین : متاسفم
من تورو واقعا دوست دارم
شاید خودت ندونی
ولی
نمیتونم بهت قول بدم
کنار من بی درد ترین آدم روی زمین میشی،
اما میتونم قول بدم
هروقت دردی داشتی
من برات بهترین مرهم میشم.
بیا لوس شو تو بغلم تا بچپیم به تنِ ظریفت و برات تا صبح حرف بزنم ؛ بهت بگم نفهمیدم کی و چجوری عاشقت شدم ، کی شدی همه زندگیم ، کی دلمو باختم به چشمات از قشنگیا و خوبیات بگم و ببینم وسط حرفام نفسات منظم شده خوابیدی بازم همونجا دورت بگردم و ببوسم از سرخی لبات.( اکلیلی شدید ؟ نشید چون پای یونا بازم در میونه 😂🗿شوخی کردم )
ات :
فعلا نمیتونمچیزیبگم
باید فکرکنم..
پارت 71
ب..بی..بیدارما
جیمین : ب...بیداری ؟
اهه شتت( ریدی🌚)
ات : جرجرجرممم ولی واقعا داشتی به منمیگفتیی کره بز ؟
جیمین : من کره بزم؟
ات : اره تو یه ک..ص..مغزی
جیمین میخاست چیزی بگه ولی نمیتونست
ات : ی..ی...یونا کجاست ؟(قبرستون🗿)
جیمین : اسم اون ه..ر..زه رو نیار
فهمیدم بچه از من نیست و از یه کصخلی بچه دار شده
ات : دارک شد
جیمین : چی ؟
ات : هیچی
ات : حالا که اون بهت خیانت کرده اومدی سراغ من ؟
جیمین : منظورت چیه ؟
ات :
میدونم چون بچهمن از خودته
تو فقط بچه منو دوست داری
میخای وقتی بچم بدنیا امد ولم کنی
میدونی با کتک هاییکه بهم زدی چقدر درد کشیدم ؟
میدونی چقدر ضعیف بودم که نتونستم تو روحت وایسم ؟
جیمین : متاسفم
من تورو واقعا دوست دارم
شاید خودت ندونی
ولی
نمیتونم بهت قول بدم
کنار من بی درد ترین آدم روی زمین میشی،
اما میتونم قول بدم
هروقت دردی داشتی
من برات بهترین مرهم میشم.
بیا لوس شو تو بغلم تا بچپیم به تنِ ظریفت و برات تا صبح حرف بزنم ؛ بهت بگم نفهمیدم کی و چجوری عاشقت شدم ، کی شدی همه زندگیم ، کی دلمو باختم به چشمات از قشنگیا و خوبیات بگم و ببینم وسط حرفام نفسات منظم شده خوابیدی بازم همونجا دورت بگردم و ببوسم از سرخی لبات.( اکلیلی شدید ؟ نشید چون پای یونا بازم در میونه 😂🗿شوخی کردم )
ات :
فعلا نمیتونمچیزیبگم
باید فکرکنم..
۱۴.۷k
۱۵ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.