وقتی دکتر بود و تو خدمتکارش
پارت: 8
ک ورقه های لازانیا رو ابکش کنه ک
یکدفعه...
ابکش از زیر دست ا.ت لیز
میخوره و روی رون پاش
و زیر شکمش میریزه
قابلمه اع دستش تو سینک
ول شد جیمین سریع خودشو ب
ا.ت رسوند
ات فق تند تند نفس میکشید
ک پارک گف
_راحت باش لباستو دربیار من دکترم
+اما..
اما بی اما در بیار تا بیشتر دردشو حس نکردیـ...
+باشـ
_تا تو لباستو در بیاری من برم ژل سوختگی و باند بیارم
+اوهوم
جیمین ب سرعت رفت اع داخل کشو
وسایل رو برداشت و
ناگهان.. ب
بدن ات ک سوختی های قرمز شده بود روی پوست سفیدش..
ات رو (براید استایل) بغل کرد
و گذاشت روی تختش
و ژل روی قسمت های سوخته شده ات میکشید ات ریز جیغی کشید و دستشو گذاشت رو رونش پای جیمین
و فشار میداد تا دردش کمتر شه
اما پارک وقتی دستش رو روی بدن سفید ات لمس میکرد بدجوری
بدنشــــ داغــ.. کرده بود و
وقتی ات دستشو روی رونش فشار میداد بدجوری تحرـــیـک کرده بود
باند ها رو بست و
سعی کرد هواسشو پرت کنه
و عرق هایی رو ک میریخت رو پاک کرد
_نگران هیچی نباش تا چند روز بهت کار نمیدم تا بهتر شی
+اخه...
_عیب نداره
جیمین رف و ا.ت توی اتاق بود
و پارک(همون جیمین🗿) رفت تا شامو بپزه کاری زیادی
دیگع نمونده بود
ورقه ها رو لایه ب لایه
درست کرد و بعدش گذاشت
داخل فر و رفت جایه ا.ت
تا کـ نشت روی تختو...
میدونمـ خوشتون اومده خفشین بابا خوشتون اومدهـ..🗿😈📿(شوخیـ)
ک ورقه های لازانیا رو ابکش کنه ک
یکدفعه...
ابکش از زیر دست ا.ت لیز
میخوره و روی رون پاش
و زیر شکمش میریزه
قابلمه اع دستش تو سینک
ول شد جیمین سریع خودشو ب
ا.ت رسوند
ات فق تند تند نفس میکشید
ک پارک گف
_راحت باش لباستو دربیار من دکترم
+اما..
اما بی اما در بیار تا بیشتر دردشو حس نکردیـ...
+باشـ
_تا تو لباستو در بیاری من برم ژل سوختگی و باند بیارم
+اوهوم
جیمین ب سرعت رفت اع داخل کشو
وسایل رو برداشت و
ناگهان.. ب
بدن ات ک سوختی های قرمز شده بود روی پوست سفیدش..
ات رو (براید استایل) بغل کرد
و گذاشت روی تختش
و ژل روی قسمت های سوخته شده ات میکشید ات ریز جیغی کشید و دستشو گذاشت رو رونش پای جیمین
و فشار میداد تا دردش کمتر شه
اما پارک وقتی دستش رو روی بدن سفید ات لمس میکرد بدجوری
بدنشــــ داغــ.. کرده بود و
وقتی ات دستشو روی رونش فشار میداد بدجوری تحرـــیـک کرده بود
باند ها رو بست و
سعی کرد هواسشو پرت کنه
و عرق هایی رو ک میریخت رو پاک کرد
_نگران هیچی نباش تا چند روز بهت کار نمیدم تا بهتر شی
+اخه...
_عیب نداره
جیمین رف و ا.ت توی اتاق بود
و پارک(همون جیمین🗿) رفت تا شامو بپزه کاری زیادی
دیگع نمونده بود
ورقه ها رو لایه ب لایه
درست کرد و بعدش گذاشت
داخل فر و رفت جایه ا.ت
تا کـ نشت روی تختو...
میدونمـ خوشتون اومده خفشین بابا خوشتون اومدهـ..🗿😈📿(شوخیـ)
۱۱.۸k
۳۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.