جذاب سردp۴
جذاب_سردp۴
کوک:اشکال نداره بیا ... رفتیم و...
ات:صب چشامو باز کردم دیدم صب شده میخواستم بلند شم دیدم جونگ کوک بغلم کرده یا خدا من چطور بلند شم .... جونگ کوک جونگ کوک بلند شو دیرم شده باید برم دانشگاه
کوک:چشامو باز کردم .... واییی دیرم شده بلند شو ات
ات:اول دستتو بردار بعد من بلند میشم
کوک:اااِ... ببخشید حواسم نبود
ات:اشکال نداره
کوک:...
ات ویو
بلند شدم چون خیلی دیرم شده نتونستم برم خونه و لباسامو عوض کنم با همین لباسام رفتم دانشگاه جونگ کوک خیلی اصرار کرد که باهاش برم دانشگاه چون راهمون یکی بوده
کوک:پیاده شو رسیدیم
ات:اوک
کوک:....
ات:چرا اینا اینجوری نگاه میکنن (منظورش بچه های دانشگاهه چون وقتی از ماشین کوک پیاده شد همه چپ چپ نگاهش میکردن)
کوک:ولشون کن
ات:یونا یونا (یونارو دید)
یونا:سلام ات خانوم چطوری
ات:بد نیستم تو چطوری
یونا:خوبم میبینم که با استاد جونگ کوک اومدی چیزی هس که باید بم بگی
ات:چیزی که فک میکنی نیس دیشب...(ماجرارو برا یونا گف)
یونا:اها
ات:اره
یونا:بریم سر کلاس
ات:اوک .....
کوک:اشکال نداره بیا ... رفتیم و...
ات:صب چشامو باز کردم دیدم صب شده میخواستم بلند شم دیدم جونگ کوک بغلم کرده یا خدا من چطور بلند شم .... جونگ کوک جونگ کوک بلند شو دیرم شده باید برم دانشگاه
کوک:چشامو باز کردم .... واییی دیرم شده بلند شو ات
ات:اول دستتو بردار بعد من بلند میشم
کوک:اااِ... ببخشید حواسم نبود
ات:اشکال نداره
کوک:...
ات ویو
بلند شدم چون خیلی دیرم شده نتونستم برم خونه و لباسامو عوض کنم با همین لباسام رفتم دانشگاه جونگ کوک خیلی اصرار کرد که باهاش برم دانشگاه چون راهمون یکی بوده
کوک:پیاده شو رسیدیم
ات:اوک
کوک:....
ات:چرا اینا اینجوری نگاه میکنن (منظورش بچه های دانشگاهه چون وقتی از ماشین کوک پیاده شد همه چپ چپ نگاهش میکردن)
کوک:ولشون کن
ات:یونا یونا (یونارو دید)
یونا:سلام ات خانوم چطوری
ات:بد نیستم تو چطوری
یونا:خوبم میبینم که با استاد جونگ کوک اومدی چیزی هس که باید بم بگی
ات:چیزی که فک میکنی نیس دیشب...(ماجرارو برا یونا گف)
یونا:اها
ات:اره
یونا:بریم سر کلاس
ات:اوک .....
۳.۳k
۲۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.