پارت اخر تو نمیدونی
که یهو صدای داد ته اومد
ته:یاااا ولم کنااااا
کوک و جیمین داشتن میکشیدنش ببرنش ارایشگاه
ته:اتتتت کمکککککککک
ات:بابای عشقم
که یکی پست سرم گفت
لونا:بیمعرفت
پریدم بغلش پر گوشش گفتم عر خری رو یادم بره تو رو یادم نمیره
نایون:هوی پاشینا عروسیه تولد که نیس
کشیدنم تو اتاق
پرش زمانی موقع عروسی
نایون:اتتت بیا بیرون دیگه
لونا:اومدی یا
ات:عیشش این خیلی تنگه
دیدم دهنه دخترا بازه
نایون:دختر فرشته شدیا
لونا:عررر این همون اته اسکله که سینگل بود
ات:خفشوو
نایون:اینا و ولش برو پایین ته منتظرته ماهم بوی فرندامون منتظرمونن😎✌️
ات: عا همونا که هنو نگرفتنتون؟
نایون و لونا:خفشو گمشو پایین تا در کونی نخوردی عیششش
رفتم پایین دیدم تهیونگ پایینه چقد خوشتیپ شده بود
تهیونگ ویو
نگاهمو انداختم رو پله دیدم ات داره میاد پایین انگار خدا داشت منو به ارزو هام میرسوند
ته:عشقم
پیشونیه ات رو بوس کردمو دره ماشین رو باز کردم
ته:بفرمایید
ات:مرسی شوهرم:)
سوار ماشین شدیم رفتیم تالا که همه جیغ زدن
ات ویو
یه حسه عجیبی داشتم انکار دیگه قرار نیست غمو ببینم تا فرش قرمزو رد کردیم رسیدیم پشت میز
اقد: درنذتنذتنانذا خانم ات ایا وکیلم
ات:بلعهههههه
اقد:و همچنین اقای کیم تهیونگ ایا وکیلم
ته:بلهههههههههه
که سریع لبشو بوسیدم
پرش زمانی ۵ سال بعد
ات ویو
ات:هوففف خستمه
تهیونگ:چته عزیزم
ات:خب صبح تا حالا دارم خونرو تمیز میکنم که یهو یونهی اومد (یونهی دخترشونه و ۴ سالشه) دیدم یه خط چشیو رژ گونه ایو
رژ لبه قرمزیی زده
یونهی:مامان زنگ خاله نایون بزن بگو منم می خوام میکاپر شم
تهیونگ:شتتت
ات:یا خدا این چی بود دیدممم تو بزرگ شی چی میشیییییی
یونهی:هع معلومه یعالمه معروفمو کلی دوست پسر دارم
ات:اینارو کی بهت گفته
یونهی:بابا نگفته یکی دیگ گفته
ات:تهیونگگگ
ته:بچه میگه من نگفتم
ات:ارههه
خوابیدم روش دمپاییمو در اوردم
ات:جرت میدم
یونهی:خب من برم تنهاتون بزارم
یونهی رفت
شروع کردم زدنش که از زدنش ست کشیدم و سریع گوشه تهیونگو گاز گرفتم
ته:اییییییی
بلند شد اومد منو کرفتم چسبوند به خودش
ات:یااااا
ته:هیسسس
اومد بوسم کنه که
یونهی:خاک بسرم
ات:ریدم با این دختر بزرگ کردنم
یهو زنگ در خورد یونهی در و باز کرد و پرید بغل کوک
کوک:بهه سلام عشق عمو
یونهی:عمو بابام میگه بزرگ شم مثل تو خایه مال نباشم
ته:ریدم تو بچه بزرگ مردنم
کوک:بابات گوه زیاد میخوره
یونهی:عمو جیمین برام موچی اوردی
جیمین:ارهههه بیا
لونا:ات مثل خودت پدصگه
ته؛هوییییی
لونا:ازارررر
نایون:جونننن چه ارایشی هم کرده
یونهی:اره می خوام میکاپر سم
نایون:رو خالت رفتی دیگه
که همه خندیدیم:)
به خوشی تموم شد:)
ته:یاااا ولم کنااااا
کوک و جیمین داشتن میکشیدنش ببرنش ارایشگاه
ته:اتتتت کمکککککککک
ات:بابای عشقم
که یکی پست سرم گفت
لونا:بیمعرفت
پریدم بغلش پر گوشش گفتم عر خری رو یادم بره تو رو یادم نمیره
نایون:هوی پاشینا عروسیه تولد که نیس
کشیدنم تو اتاق
پرش زمانی موقع عروسی
نایون:اتتت بیا بیرون دیگه
لونا:اومدی یا
ات:عیشش این خیلی تنگه
دیدم دهنه دخترا بازه
نایون:دختر فرشته شدیا
لونا:عررر این همون اته اسکله که سینگل بود
ات:خفشوو
نایون:اینا و ولش برو پایین ته منتظرته ماهم بوی فرندامون منتظرمونن😎✌️
ات: عا همونا که هنو نگرفتنتون؟
نایون و لونا:خفشو گمشو پایین تا در کونی نخوردی عیششش
رفتم پایین دیدم تهیونگ پایینه چقد خوشتیپ شده بود
تهیونگ ویو
نگاهمو انداختم رو پله دیدم ات داره میاد پایین انگار خدا داشت منو به ارزو هام میرسوند
ته:عشقم
پیشونیه ات رو بوس کردمو دره ماشین رو باز کردم
ته:بفرمایید
ات:مرسی شوهرم:)
سوار ماشین شدیم رفتیم تالا که همه جیغ زدن
ات ویو
یه حسه عجیبی داشتم انکار دیگه قرار نیست غمو ببینم تا فرش قرمزو رد کردیم رسیدیم پشت میز
اقد: درنذتنذتنانذا خانم ات ایا وکیلم
ات:بلعهههههه
اقد:و همچنین اقای کیم تهیونگ ایا وکیلم
ته:بلهههههههههه
که سریع لبشو بوسیدم
پرش زمانی ۵ سال بعد
ات ویو
ات:هوففف خستمه
تهیونگ:چته عزیزم
ات:خب صبح تا حالا دارم خونرو تمیز میکنم که یهو یونهی اومد (یونهی دخترشونه و ۴ سالشه) دیدم یه خط چشیو رژ گونه ایو
رژ لبه قرمزیی زده
یونهی:مامان زنگ خاله نایون بزن بگو منم می خوام میکاپر شم
تهیونگ:شتتت
ات:یا خدا این چی بود دیدممم تو بزرگ شی چی میشیییییی
یونهی:هع معلومه یعالمه معروفمو کلی دوست پسر دارم
ات:اینارو کی بهت گفته
یونهی:بابا نگفته یکی دیگ گفته
ات:تهیونگگگ
ته:بچه میگه من نگفتم
ات:ارههه
خوابیدم روش دمپاییمو در اوردم
ات:جرت میدم
یونهی:خب من برم تنهاتون بزارم
یونهی رفت
شروع کردم زدنش که از زدنش ست کشیدم و سریع گوشه تهیونگو گاز گرفتم
ته:اییییییی
بلند شد اومد منو کرفتم چسبوند به خودش
ات:یااااا
ته:هیسسس
اومد بوسم کنه که
یونهی:خاک بسرم
ات:ریدم با این دختر بزرگ کردنم
یهو زنگ در خورد یونهی در و باز کرد و پرید بغل کوک
کوک:بهه سلام عشق عمو
یونهی:عمو بابام میگه بزرگ شم مثل تو خایه مال نباشم
ته:ریدم تو بچه بزرگ مردنم
کوک:بابات گوه زیاد میخوره
یونهی:عمو جیمین برام موچی اوردی
جیمین:ارهههه بیا
لونا:ات مثل خودت پدصگه
ته؛هوییییی
لونا:ازارررر
نایون:جونننن چه ارایشی هم کرده
یونهی:اره می خوام میکاپر سم
نایون:رو خالت رفتی دیگه
که همه خندیدیم:)
به خوشی تموم شد:)
۳۷.۱k
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.