PT.4

×اونی تصمیم گرفتی،ببین تو شغل سابت نداری
+میدونم
÷پس امضاش کن


جینسو با تردید بهشون نگاه کرد و خودکار رو با تردید به دستش گرفت و امضا رو زد
×آخجون هر روز میامممممم و عشق هام رو میبی...



+نه فک نکن هر روز میای محل کار من
×اوففففف باشههههه
هی دو با اعصابانیت به سمت اتاقش رفت و در رو محکم بست

÷اونی الان میری
+آره
÷من برات لباس آماده کردم تو اتاقته برو بپوش


+باشه
جینسو بلند شد و به سمت اتاقش رفت و وارد شد
با دیدن کت و شلوار به سمتش رفت و لباس هاش رو درآورد و به

سمت حموم رفت و وارد شد که یه دوش ۱۵ دقیقه ای بگیره

سشوار رو گذاشت کنار و به سمت کت و شلوار رفت و پوشیدشون
به موهاش دستی کشید و به سمت پایین رفت
+من رفتم
هی دو و جیسو به سمتش قدم برداشتن و بغلش کردن
÷به سلامت
×یه رو با بهانه میام هاااا
+باشه باشه خدافظ


جینسو سوار ماشین شد و به سمت کمپانی رفت



ماشین رو پارک کرد و با نشون دادن هزارتا چیز به زور وارد شد
=از این طرف
جینسو وارد شد و با ورودش چشم هاش از حدقه در اومد
@سلام فک کنم بادیگارد جدید هستی من کیم نامجون هستم
#منم کیم سوکجین
$مین یونگی
"آیم یو هوپ...یور مای هوپ....هایم جیهوپپپ های
٪&کیم تهیونگ و پارک جیمین


همه خودشون رو معرفی کردن ولی فک کنم اینا ۷ نفر بودن آخری کجا_
_سلاااممم منم جئون جونگ کوک هستم
با یه صدای از پشتم ترسیده به سمتش برگشت ولی زود خودش رو جمع کرد


خودش روبه عقب کشید
+سلام منم کیم جینسو هستم خوشبختم



شرط۱۲لایک یلداتون مبارک برای یلدا گذاشتم