وقتی میری بار پارت ۱۴
ا.ت و کوک رفتن خرید کردن و برگشتن
_برو آماده شو یزره دیگه میرسن
+ باشه
*ا.ت ویو*
رفتم بالا یه دوش گرفتم اومدم بیرون اول موهامو درست کردم بعد لباسم رو پوشیدم و بعدم ارایش کردم داف میگم داف میشنوی که یهو کوک اومد تو و فقط بهم زل زد یعنی بد شدم؟
*کوک ویو*
رفتم بالا که لباس بپوشم که ا.ت رو دیدم که به طرز عجیبی قشنگ شده بود واییییییییییی برگشت خودشو تو آینه نگاه کرد که دیدم زیپش پایینه
_ زیپتو نبستی که خنگ خدا
+ عه حواسم نبود می بندی لطفا ؟
_ (منم قبول کردم و حین بستن زیپش دستمم به بدنش می کشیدم که یزره حشریش کنم )
+(جانکوک داشت زیپمو میبست و دست گمشو به تنم می کشید و این باعث می شد یزره ... نه من چی میگم من کاملا اوکیم و هیچ حسیم به کوک ندارم و فقط منتظرم این ۹ ماه تموم شه)
_بستم
+ عا مرسی
*ا.ت ویو *
برگشتم که بگم من دارم میرم پایین دیدم که جانکوک لباس آنش نیست سریع جلوی چشمم رو گرفتم
+داداش برو اونور بپوششش یا بپو برم بیرون
_ اولن من دادش نیستم شوهرتم و دومن اجازه ندارم جلو زنم لخت شم ؟
+ما زن و شوهر هستیم درست ولی فقط برای اجبار
_ بلاخره زن و شوهریم (جانکوک اومد نزدیک ا.ت و سرشو کرد تو گوش ا.ت و اینو گفت )
+ (خمار نگاه می کنه)
_ نکنه حشری شدی بیب؟ هوم کسی به دیشب احتیاج داره
+ میشه بس کنییییی؟ دست از سرم وردار باعث به خودم دلخوشی بدم که دوست دارم و تو ام دوسم داری ولی ما فقط ۹ ماه زن و شوهریم می فهمییی؟ سخته که یکی رو یه طرفه... هییی من دارم چی.. (حرفش با بوسه ی جانکوک نصفه موند )
_ منم ...منم همینطورم تو کاری کردی عاشقت شم و نتونم بدون تو حتی نفش بکشم کاری کردی جانکوکی که هر روز یه هرز.ه باهاش می خوابید برای ۱ماه دست به هیچ دختری نزنه تو کاری کردی جانکوک سرد و خشن که هیچ کس جرئت نداشت بهش بگم تو بشه یه آدم عاشق و مهربون جان ا.ت تو منو مست خودت کردی
+ نه جانکوک من جان ا.ت نیستم من جئون ا.ت ام
و اونا یک بوسه ی شیرین و طولانی و با عشق رو شروع کردن
که یهو با زنگ در نیمه تموم موند
+ فک کنم رسیدن
_خیلی ام بد موقع ادامش بعدا
+ جانکوکک
_جانکوک نه ددی
+ خفه
_ باشه بابا
رفتن پایین که دیدن پدر هاشون اومدن
+ سلام
_ سلام
پ.ک سلام به پسر و عروس گلم
پ.ت سلام به دختر و داماد گلم
_ بفرماید بشینید
+من چه نوشیدنی بیارم بنوشید ؟
پ.ک فک کنم شراب خوب باشه
پ.ت برا خودتون هم بیار
+چشم
ا.ت نوشیدنی ها رو آورد که یهو سگ ها پترس کردن و حواس ا.ت و کوک پرت شد و همون زمان پ .ک و پ.ت طبق نقشه شون توی نوشیدنی های هر دوشون پودر تحریک کننده ریختن
بعد چند دقیقه سگ ها آروم شدن و ا.ت و کوک نشستند و نوشیدنی هاشون رو خوردن و پ.ک و پ.ت هم بعد از اون رفتم
*ا.ت ویو *
نمیدونم چرا گرمم شده بود نبض می زدم
یهو کوک رو دیدم که داره میاد نزدیکم و وم گوشم گفت باباهامون توی نوشیدنی پودر تحریک کننده ریخته بودن
هر دو خمار نگاه می کردند
+ من باکره ام
_ پس همین امشب مال خودم میشی
هر دو همو تشنه می بوسیدن و کوک مارک میزاشت ......
+احح ددی احح
_بیبی احح تنگی
.........................................................................
اگه اسماتش رو می خواین بیاین پی وی
ماچ
_برو آماده شو یزره دیگه میرسن
+ باشه
*ا.ت ویو*
رفتم بالا یه دوش گرفتم اومدم بیرون اول موهامو درست کردم بعد لباسم رو پوشیدم و بعدم ارایش کردم داف میگم داف میشنوی که یهو کوک اومد تو و فقط بهم زل زد یعنی بد شدم؟
*کوک ویو*
رفتم بالا که لباس بپوشم که ا.ت رو دیدم که به طرز عجیبی قشنگ شده بود واییییییییییی برگشت خودشو تو آینه نگاه کرد که دیدم زیپش پایینه
_ زیپتو نبستی که خنگ خدا
+ عه حواسم نبود می بندی لطفا ؟
_ (منم قبول کردم و حین بستن زیپش دستمم به بدنش می کشیدم که یزره حشریش کنم )
+(جانکوک داشت زیپمو میبست و دست گمشو به تنم می کشید و این باعث می شد یزره ... نه من چی میگم من کاملا اوکیم و هیچ حسیم به کوک ندارم و فقط منتظرم این ۹ ماه تموم شه)
_بستم
+ عا مرسی
*ا.ت ویو *
برگشتم که بگم من دارم میرم پایین دیدم که جانکوک لباس آنش نیست سریع جلوی چشمم رو گرفتم
+داداش برو اونور بپوششش یا بپو برم بیرون
_ اولن من دادش نیستم شوهرتم و دومن اجازه ندارم جلو زنم لخت شم ؟
+ما زن و شوهر هستیم درست ولی فقط برای اجبار
_ بلاخره زن و شوهریم (جانکوک اومد نزدیک ا.ت و سرشو کرد تو گوش ا.ت و اینو گفت )
+ (خمار نگاه می کنه)
_ نکنه حشری شدی بیب؟ هوم کسی به دیشب احتیاج داره
+ میشه بس کنییییی؟ دست از سرم وردار باعث به خودم دلخوشی بدم که دوست دارم و تو ام دوسم داری ولی ما فقط ۹ ماه زن و شوهریم می فهمییی؟ سخته که یکی رو یه طرفه... هییی من دارم چی.. (حرفش با بوسه ی جانکوک نصفه موند )
_ منم ...منم همینطورم تو کاری کردی عاشقت شم و نتونم بدون تو حتی نفش بکشم کاری کردی جانکوکی که هر روز یه هرز.ه باهاش می خوابید برای ۱ماه دست به هیچ دختری نزنه تو کاری کردی جانکوک سرد و خشن که هیچ کس جرئت نداشت بهش بگم تو بشه یه آدم عاشق و مهربون جان ا.ت تو منو مست خودت کردی
+ نه جانکوک من جان ا.ت نیستم من جئون ا.ت ام
و اونا یک بوسه ی شیرین و طولانی و با عشق رو شروع کردن
که یهو با زنگ در نیمه تموم موند
+ فک کنم رسیدن
_خیلی ام بد موقع ادامش بعدا
+ جانکوکک
_جانکوک نه ددی
+ خفه
_ باشه بابا
رفتن پایین که دیدن پدر هاشون اومدن
+ سلام
_ سلام
پ.ک سلام به پسر و عروس گلم
پ.ت سلام به دختر و داماد گلم
_ بفرماید بشینید
+من چه نوشیدنی بیارم بنوشید ؟
پ.ک فک کنم شراب خوب باشه
پ.ت برا خودتون هم بیار
+چشم
ا.ت نوشیدنی ها رو آورد که یهو سگ ها پترس کردن و حواس ا.ت و کوک پرت شد و همون زمان پ .ک و پ.ت طبق نقشه شون توی نوشیدنی های هر دوشون پودر تحریک کننده ریختن
بعد چند دقیقه سگ ها آروم شدن و ا.ت و کوک نشستند و نوشیدنی هاشون رو خوردن و پ.ک و پ.ت هم بعد از اون رفتم
*ا.ت ویو *
نمیدونم چرا گرمم شده بود نبض می زدم
یهو کوک رو دیدم که داره میاد نزدیکم و وم گوشم گفت باباهامون توی نوشیدنی پودر تحریک کننده ریخته بودن
هر دو خمار نگاه می کردند
+ من باکره ام
_ پس همین امشب مال خودم میشی
هر دو همو تشنه می بوسیدن و کوک مارک میزاشت ......
+احح ددی احح
_بیبی احح تنگی
.........................................................................
اگه اسماتش رو می خواین بیاین پی وی
ماچ
۱۱.۸k
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.