( پارت ۲ ) عشق دو طرفه
از زبان اریما
: داشتم در کوچه ها و خیابان ها قدم میزدم که چیزی دیدم که اصلا باورم نمی شد
فکر نمیکردم واقعا چیزی بینشون باشه 😢
از زبان اکانه
: خیلی وقت بود که بهش علاقه داشتم و نگفته بودم امروز که باهم از تمرین برمیگشتیم را برای خودم یه فرصت دونستم و به خودم جرعت دادم که بهش اعطراف کنم
: داشتم در کوچه ها و خیابان ها قدم میزدم که چیزی دیدم که اصلا باورم نمی شد
فکر نمیکردم واقعا چیزی بینشون باشه 😢
از زبان اکانه
: خیلی وقت بود که بهش علاقه داشتم و نگفته بودم امروز که باهم از تمرین برمیگشتیم را برای خودم یه فرصت دونستم و به خودم جرعت دادم که بهش اعطراف کنم
۹۵
۲۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.