بی تو نمی تونم p8

گفتم میخوام طلاق بگیرم.
بعد دو ساعت رفتم خونه تا وسایلم رو جمع کنم که برم خونی آلیا و تهیون وقتی رسیدم صدای ناله میومد رفتم سمت اتاق کوک( از وقتی کوک سرد شد اتاقشون جدا شد)
رسدم در اتاق دیدم انقر مشغول کار 🔞🔞🔞
هست که نفهمید من اونجام سریع رفتم
اتاق خودم و وسایل هام
رو جمع کردم
گذاشتم تو ماشین
بعد رفتم ازشون فیلم گرفتم که تو دادگاه راحتر طلاق بگیرم
فلش بک به روز دادگاه

۳روز پیش درخواست طلاق رو دادم و برگش به هردومون رسید
امروز میریم دادگاه که برگه ها رو مهر کنه
فلش بک به داخل دادگاه
با آلیا و تهیونگ رفتیم
اونجا اما اونا نمی‌دانستند
من از اون دوتا ابله فیلم گرفتم ( منظورش کوک و النا هست ..... و اینکه لطفا حرفارو جدی نگیرید این فقط فیک هست و ساخته ذهن ادمین گلتون💋🥳)
داخل دادگاه قاضی گفت
:علت طلاق شما خانم کیم ( فامیلی میا)
آر آقای جعون چیه
گفتم خیانت ایشون با یک خانم دیگه به من که کوک اعتراض کرد گفت از کجا میدونی مگه مدرک داری من خیانت کردم؟
گفتم آره مدرک دارم اگر جناب قاضی اجازه بدن روی تلوزیون بزرگ دادگاه نشون بدم
قاضی: خانم کیم لطفا بفرمایید مدرک ها تون رو به مانیتور بیاورید.
رفتم و کل عکس و فیلم هایی که گرفته بودم پخش کردم.
کوک که چشمام از حدقه زده بود بیرون و تعجب کرده بود گفت :
ایییننارو از از کجا اوردی
گفتم : اون موقعی که مشغول 🔞🔞🔞بودی.
قاضی: خب دیگه مدرک شما قبول است و از الان من طلاق شمارو اعلام مینمایم

ذهن کوک
نهههههه من چه غلتی کردم چه شکری خوردم غلت کردم ( دور از جون.فقط فیکه)

ویو میا
گفتم بلاخره طلاق بعد ۲ سال چه زود دیر شد.........

عاشق من میمونی یا نهههه بله بله بلهههه
( بسه. ادمینتون زده به سرش)
مرسی که حمایتم میکنین
فعلا تا پارت بعد بای بای🥰🥰😍🥰😍😍
ذهن ادمین

کاش میشد تو ویسگون آهنگ تیتراژ پایانی گزاشت

ر-ی-د-م تو این شانس