وقتی بدون اجازه میری بار......
وقتی بدون اجازه میری بار......
درخواستی 🍷🎻
ویو ا.ت:
*عشقم من دیگه برم خونمون
_چرا؟
واییی به خاطر بار رفتن هم باید بهش دروغ بگم
*شب مهمون دارم یکی از دوستام میخواد بیاد پیشم که توی خونه تنها نمونم
_اوک منم میام
*عشقم شاید راحت نباشه
_باش خوش بگذره
بوسه ای روی لباش زدم
+مرسی
از خونه رفتم بیرون و زنگ زدم هانا
&الو
*الو خوبی؟
&خب بگو ببینم اجازه داد؟؟
*آره لوکیشن رو بفرست
&اوک بای
ویو جی هوپ:
بعد اینکه ا.ت رفت جیمین بهم زنگ زد
+الو هیونگ
_الو چطوری؟
+خوبم
_چیزی شده؟؟
+میخواستم بگم نظرت چیه امشب بریم بار عشق و حال
_اوکیه
+باشه پس تا شب بای
ویو ا.ت:
لباسم رو پوشیدم و رفتم بیرون
سوار ماشینم شدم و رفتم به جایی که لوکیشن میگه وارد بار شدم بوی الکل و سیگار داشت حالمو بد میکرد
نشستم روی صندلی انقدر الکل خوردم که مست شدم دوتا پسر امدن کنارم
×چطوری؟
*خوبم
یکی دستمو گرفت و بلندم کرد و بردم سمت پیست رقص
بعد چند دیقه دیدم پسره بی هوش شد
نگاهی به روبه روم کردم که دیدم جی هوپ عصبانی داره نگام میکنه
( بچم عصبانی بشه خیلی کیوت میشههه)
دستمو گرفت و بردم بیرون
در ماشین رو باز کرد منو پرت کرد داخل ماشین
خودش هم سوار شد ماشین رو روشن کرد
_که دوستت میخواد بیاد پیشت که تنها نمونی( داد)
زبونم بند امده بود
_امشب یه جور بگات بدم که نتونی تا یه ماه راه بری
توی حالت مستی گفتم
*ددی دلت میاد؟
بعد خندیدم
_خفه شو( داد)
رسیدیم خونه
منو از ماشین پیاده کرد و درو بست
سوار آسانسور شدیم درو باز کرد
برم توی اتاق و شروع کرد با حرص خوردن لبام
انقدر خورد که شوری خون رو توی ذهنم حس کردم
از لبام جدا شد و لباسام رو در اورد پرتم کرد روی تخت خودشم لباساش رو در اورد
بدون اینکه بزار به سایزش عادت کنم از جلو واردم کرد که جیغ خفیفی کشیدم
*آههههه... ولم کنننن... درش بیار درد دارهههه.. هق
شروع کردم گریه کردن
*جی هوپ تروخدا..... هق
_چی گفتی؟؟؟
*ببخشید ددی..... آههههه.. هق درش بیارر.. هق
بعداز بیست دیقه ارضا شدیم
جی هوپ محکم بغلم کرد
_بیبیم چی یاد گرفت؟
دست برد زیر شکمم و شروع کرد ماساژ دادن
*هق.... دیگه بدون اجازه شما جایی نمیرم...هق
+باشه عشقم گریه نکن دل ددی میشکنه ها!
اشکای ا.ت رو کنار زد و به جاشون بوسه ای روی چشماش زد
پایان🍷🎻
امیدوارم خوشتون امده باشه لایک و کامنت یادتون نره 🍷🎻
درخواستی 🍷🎻
ویو ا.ت:
*عشقم من دیگه برم خونمون
_چرا؟
واییی به خاطر بار رفتن هم باید بهش دروغ بگم
*شب مهمون دارم یکی از دوستام میخواد بیاد پیشم که توی خونه تنها نمونم
_اوک منم میام
*عشقم شاید راحت نباشه
_باش خوش بگذره
بوسه ای روی لباش زدم
+مرسی
از خونه رفتم بیرون و زنگ زدم هانا
&الو
*الو خوبی؟
&خب بگو ببینم اجازه داد؟؟
*آره لوکیشن رو بفرست
&اوک بای
ویو جی هوپ:
بعد اینکه ا.ت رفت جیمین بهم زنگ زد
+الو هیونگ
_الو چطوری؟
+خوبم
_چیزی شده؟؟
+میخواستم بگم نظرت چیه امشب بریم بار عشق و حال
_اوکیه
+باشه پس تا شب بای
ویو ا.ت:
لباسم رو پوشیدم و رفتم بیرون
سوار ماشینم شدم و رفتم به جایی که لوکیشن میگه وارد بار شدم بوی الکل و سیگار داشت حالمو بد میکرد
نشستم روی صندلی انقدر الکل خوردم که مست شدم دوتا پسر امدن کنارم
×چطوری؟
*خوبم
یکی دستمو گرفت و بلندم کرد و بردم سمت پیست رقص
بعد چند دیقه دیدم پسره بی هوش شد
نگاهی به روبه روم کردم که دیدم جی هوپ عصبانی داره نگام میکنه
( بچم عصبانی بشه خیلی کیوت میشههه)
دستمو گرفت و بردم بیرون
در ماشین رو باز کرد منو پرت کرد داخل ماشین
خودش هم سوار شد ماشین رو روشن کرد
_که دوستت میخواد بیاد پیشت که تنها نمونی( داد)
زبونم بند امده بود
_امشب یه جور بگات بدم که نتونی تا یه ماه راه بری
توی حالت مستی گفتم
*ددی دلت میاد؟
بعد خندیدم
_خفه شو( داد)
رسیدیم خونه
منو از ماشین پیاده کرد و درو بست
سوار آسانسور شدیم درو باز کرد
برم توی اتاق و شروع کرد با حرص خوردن لبام
انقدر خورد که شوری خون رو توی ذهنم حس کردم
از لبام جدا شد و لباسام رو در اورد پرتم کرد روی تخت خودشم لباساش رو در اورد
بدون اینکه بزار به سایزش عادت کنم از جلو واردم کرد که جیغ خفیفی کشیدم
*آههههه... ولم کنننن... درش بیار درد دارهههه.. هق
شروع کردم گریه کردن
*جی هوپ تروخدا..... هق
_چی گفتی؟؟؟
*ببخشید ددی..... آههههه.. هق درش بیارر.. هق
بعداز بیست دیقه ارضا شدیم
جی هوپ محکم بغلم کرد
_بیبیم چی یاد گرفت؟
دست برد زیر شکمم و شروع کرد ماساژ دادن
*هق.... دیگه بدون اجازه شما جایی نمیرم...هق
+باشه عشقم گریه نکن دل ددی میشکنه ها!
اشکای ا.ت رو کنار زد و به جاشون بوسه ای روی چشماش زد
پایان🍷🎻
امیدوارم خوشتون امده باشه لایک و کامنت یادتون نره 🍷🎻
۷.۵k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.