عشق عجیب ولی زیبا پارت ۸
عشق عجیب ولی زیبا پارت ۸
سلین (مربی)= خب حالا باید به فکر هتل باشیم
ساحل =نهههههه
دیانا = نمیخواد
محمد = راست میگه نمیخواد
سلین = چی؟؟
دیانا =من یه خونه مخفی تو امریکا یعنی اینجا دارم. که فقط اکیپمون ازش خبر داره
محمد =واسه وقتایی هست که فرار میکنه تز خونه
دیانا= خب حالا
محمد = دروغ میگم؟
دیانا =باشه دیگهه
دیانا = استاد....
سلین =چند بار بگم من من اونقدرا هم بزرگ نیستم ازت اسممو بگو
دیانا = خب سلین من الان به راننده زنگ میزنم
سلین (مربی)= خب حالا باید به فکر هتل باشیم
ساحل =نهههههه
دیانا = نمیخواد
محمد = راست میگه نمیخواد
سلین = چی؟؟
دیانا =من یه خونه مخفی تو امریکا یعنی اینجا دارم. که فقط اکیپمون ازش خبر داره
محمد =واسه وقتایی هست که فرار میکنه تز خونه
دیانا= خب حالا
محمد = دروغ میگم؟
دیانا =باشه دیگهه
دیانا = استاد....
سلین =چند بار بگم من من اونقدرا هم بزرگ نیستم ازت اسممو بگو
دیانا = خب سلین من الان به راننده زنگ میزنم
۳.۰k
۰۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.