اکنون عشق حقیقی پارت ۹
از زبان شینوبو:
توی کافه ساکورا رو دیدم که مثل دیوونه ها غر میزد سفارشی که داده بودن مثل عکسش نیست
رفتم پیشش گفتم:خودم سفارش ساکورا رو میارم
همه تعجب کردن رفتم براش سفارش رو آماده کردم این دفعه از دیدنش دلش نیومد بخورتش
خیلی خوش حال شد بعد تشکر کرد و رفت به همین زودی
گیو هنوز سرش روی میز بود و من رو نگاه میکرد سرخ شدم و خجالت زده نگاهش کردم
رفتم خونه دم در یکی منتظر منتظرم بود
اون...
همکلاسی راهنمایی بود
اومه بود اومد سمتم خوشحال شد و گفت:شینوبو خودتی خیلی دنبال آدرست گشتم که پیدات کردم
پرسیدم:مدرسه ت رو عوض کردی؟
گفت:آره رفتم یجای دیگه که یکم فرق داره
رفته بود آکادمی کیمیتسو
چشم هام گشاد شد چون من دیشب اونجا بودم و سر کلاس شبانه بودم
تعارف کردم که بیاد داخل ولی نیومد شمارمو گرفت و سریع غیب شد مثل گیو
فکر کنم آکادمی کیمیتسو همچین چیزی داشت
که یعنی:گیو هم اونجا میره!
از تعجب رفتم و تا درو باز کردم با سر خوردم زمین
حدودا ۱۵دقیقه بی هوش بودم یکی منو برده بود داخل ولی نمیدونم کی بوده
رفتم داخل و یادم اومد که فردا جشنواره ی انیمه ست و تعطیلی میشه.
آره...
(فردا صبح)
رفتم جشنواره ی انیمه ساکورا هم اومده بود
اومد سلام کرد و دیدم کاسپلی کرده دقیقا همون کاراکتری که من کردم کم کم تروکو هم اومد و همون کاراکتر بود
هممون یه چیز بودیم کلی خندیدیم
میخواستن بهتین کاسپلی از کاراکتر هارو بکنن
اسم هارو خوند:ارن -میکاسا-چویا-تورورو-لوفی-چهیرو-
مال مارو آخر سر گفت ما آی هوشینو از اوشی نوکو شده بودیم
آخر انتخاب کرد که مال کی بهتر بود مال...
توی کافه ساکورا رو دیدم که مثل دیوونه ها غر میزد سفارشی که داده بودن مثل عکسش نیست
رفتم پیشش گفتم:خودم سفارش ساکورا رو میارم
همه تعجب کردن رفتم براش سفارش رو آماده کردم این دفعه از دیدنش دلش نیومد بخورتش
خیلی خوش حال شد بعد تشکر کرد و رفت به همین زودی
گیو هنوز سرش روی میز بود و من رو نگاه میکرد سرخ شدم و خجالت زده نگاهش کردم
رفتم خونه دم در یکی منتظر منتظرم بود
اون...
همکلاسی راهنمایی بود
اومه بود اومد سمتم خوشحال شد و گفت:شینوبو خودتی خیلی دنبال آدرست گشتم که پیدات کردم
پرسیدم:مدرسه ت رو عوض کردی؟
گفت:آره رفتم یجای دیگه که یکم فرق داره
رفته بود آکادمی کیمیتسو
چشم هام گشاد شد چون من دیشب اونجا بودم و سر کلاس شبانه بودم
تعارف کردم که بیاد داخل ولی نیومد شمارمو گرفت و سریع غیب شد مثل گیو
فکر کنم آکادمی کیمیتسو همچین چیزی داشت
که یعنی:گیو هم اونجا میره!
از تعجب رفتم و تا درو باز کردم با سر خوردم زمین
حدودا ۱۵دقیقه بی هوش بودم یکی منو برده بود داخل ولی نمیدونم کی بوده
رفتم داخل و یادم اومد که فردا جشنواره ی انیمه ست و تعطیلی میشه.
آره...
(فردا صبح)
رفتم جشنواره ی انیمه ساکورا هم اومده بود
اومد سلام کرد و دیدم کاسپلی کرده دقیقا همون کاراکتری که من کردم کم کم تروکو هم اومد و همون کاراکتر بود
هممون یه چیز بودیم کلی خندیدیم
میخواستن بهتین کاسپلی از کاراکتر هارو بکنن
اسم هارو خوند:ارن -میکاسا-چویا-تورورو-لوفی-چهیرو-
مال مارو آخر سر گفت ما آی هوشینو از اوشی نوکو شده بودیم
آخر انتخاب کرد که مال کی بهتر بود مال...
۲.۸k
۲۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.