پارت 11 وقتی برادر ناتنیت بود
رسید هتل
؟ : بفرمایید اتاق میخواین
ا. ت : بله
؟ : یه اتاق داریم نیتونید اونجا باشید و 3 تخت داره برای شما
ا. ت : اوه ممنونم
؟ : خواهش
رفتیم طبقه مون
ا. ت : خوب من تخت کنار پنجره رو میگیرم
جونگ کوک و تهیونگ : اوک
تهیونگ : چیزی میخورید من گشمنه
جونگ کوک و ا. ت : خوبه یه چیزی بخوریم
ا. ت : زخمت خوب شد
جونگ کوک : خوبه دلی درد داره
گوشی جونگ کوک زنگ خورد ناشناس بود
جونگ کوگ :بچه ها بیاین ناشناسه
جونگ کوک : بله
؟ : سلام
جونگ کوک : سلام شما
؟ من رییس باند مافیا هستم شریک باباتون به من بده کاره مادر و پدرتون حالشون خوبه پیش منن و منم 3 تا تیرنداز نیاز دارم میتونید تو باند من باشید؟
جونگ کوک : کجایین
؟ : لوکیشن رو میفرستم فردا بیاین
جونگ کوک : اوک ولی ببین یه تار از سر مامان و بابام کم بشه میکوشمش
؟ : نگران نباشید من مراقبشوم
جونگ کوک : خدافظ
ا. ت : کی بود
جونگ کوک : رییس باند مافیا کره
ا. ت و تهیونگ : چی
جونگ کوک : ا. ت مادر و پدرمون اونجان حالشون خوبه و 3 تا تیرنداز میخواد همین به ما زنگ زده
تهیونگ : وات دا فاک
ا. ت : خوب من هستم شما
جونگ کوک : منم هستم تهیونگ
تهیونگ : من نمیام
جونگ کوک : میترسی
تهیونگ : نه نه
جونگ کوک : هی داداش منو ا. ت مراقبتیم فقط بگو منم هستم
تهیونگ : ممنونم منم هستم
ا. ت : خوب بیاید رمز بزاریم برا گروهمون
تهیونگ : اوک
جونگ کوک : بیاین دستاتون رو بزارید رو هم
تهیونگ و ا. ت : باشه
جونگ کوک : ما گروه تیرنداز هستیم همیشه تا اخر عمرمون مراقب هم هستیم
تهیونگ و ا. ت هم همین رو تکرار کردن
؟ : بفرمایید اتاق میخواین
ا. ت : بله
؟ : یه اتاق داریم نیتونید اونجا باشید و 3 تخت داره برای شما
ا. ت : اوه ممنونم
؟ : خواهش
رفتیم طبقه مون
ا. ت : خوب من تخت کنار پنجره رو میگیرم
جونگ کوک و تهیونگ : اوک
تهیونگ : چیزی میخورید من گشمنه
جونگ کوک و ا. ت : خوبه یه چیزی بخوریم
ا. ت : زخمت خوب شد
جونگ کوک : خوبه دلی درد داره
گوشی جونگ کوک زنگ خورد ناشناس بود
جونگ کوگ :بچه ها بیاین ناشناسه
جونگ کوک : بله
؟ : سلام
جونگ کوک : سلام شما
؟ من رییس باند مافیا هستم شریک باباتون به من بده کاره مادر و پدرتون حالشون خوبه پیش منن و منم 3 تا تیرنداز نیاز دارم میتونید تو باند من باشید؟
جونگ کوک : کجایین
؟ : لوکیشن رو میفرستم فردا بیاین
جونگ کوک : اوک ولی ببین یه تار از سر مامان و بابام کم بشه میکوشمش
؟ : نگران نباشید من مراقبشوم
جونگ کوک : خدافظ
ا. ت : کی بود
جونگ کوک : رییس باند مافیا کره
ا. ت و تهیونگ : چی
جونگ کوک : ا. ت مادر و پدرمون اونجان حالشون خوبه و 3 تا تیرنداز میخواد همین به ما زنگ زده
تهیونگ : وات دا فاک
ا. ت : خوب من هستم شما
جونگ کوک : منم هستم تهیونگ
تهیونگ : من نمیام
جونگ کوک : میترسی
تهیونگ : نه نه
جونگ کوک : هی داداش منو ا. ت مراقبتیم فقط بگو منم هستم
تهیونگ : ممنونم منم هستم
ا. ت : خوب بیاید رمز بزاریم برا گروهمون
تهیونگ : اوک
جونگ کوک : بیاین دستاتون رو بزارید رو هم
تهیونگ و ا. ت : باشه
جونگ کوک : ما گروه تیرنداز هستیم همیشه تا اخر عمرمون مراقب هم هستیم
تهیونگ و ا. ت هم همین رو تکرار کردن
۴۶.۴k
۲۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.