خب بالاخره فیک پارت جدید رو گذاشتم😁😁
خب بالاخره فیک پارت جدید رو گذاشتم😁😁
پارت ۹
تهیونگ ویو
رسیدیم بیمارستان ات رو بردن منم به کوک زنگ زدنم که بیاد پیشم
(بگم که کوک دوست صمیمی تهیونگ و از بچگی باهم دوستن و تو یه مدرسه هستن)
علامت کوک =
=سلام چیشده؟ ات حالش خوبه؟
-نمیدونم هیچی نگفتن
دکتر اومد گفت که شانس آوردیم که به شاهرگش نخورده
گفت میتونیم بریم ات رو ببینیم
رفتم ات رو ببینم
-ات حالت خوبه ؟
+ا.. اره (بی حال)
-میخوای به پدر مادرت زنگ بزنم؟
+ نه نه اونا رو نگران نکن
-خب بگو چجوری دستت رو بریدی؟
(خب بعد ات تعریف میکنه حوصله ندارم بنویسم 😁)
(بعد از اینکه ات مرخص شد)
ات ویو
من مرخص شدم تهیونگ منو برد خونه پدر مادرم منو دیدن نگران شدن منم براشون توضیح دادم حالم خوبه
رفتم یه حموم ۲۰ مینی گرفتم اومد رفتم تو اتاقم یه لباس راحتی پوشیدم (عکسشو میذارم) دراز کشیدم رو تخت که به تهیونگ پیام بدم کجاست......
اینم از این پارت منتظر پارت بعدی باشید ❤❤❤✨✨✨
شرط داره
۷ لایک❤
میسیی❤❤✨✨✨
پارت ۹
تهیونگ ویو
رسیدیم بیمارستان ات رو بردن منم به کوک زنگ زدنم که بیاد پیشم
(بگم که کوک دوست صمیمی تهیونگ و از بچگی باهم دوستن و تو یه مدرسه هستن)
علامت کوک =
=سلام چیشده؟ ات حالش خوبه؟
-نمیدونم هیچی نگفتن
دکتر اومد گفت که شانس آوردیم که به شاهرگش نخورده
گفت میتونیم بریم ات رو ببینیم
رفتم ات رو ببینم
-ات حالت خوبه ؟
+ا.. اره (بی حال)
-میخوای به پدر مادرت زنگ بزنم؟
+ نه نه اونا رو نگران نکن
-خب بگو چجوری دستت رو بریدی؟
(خب بعد ات تعریف میکنه حوصله ندارم بنویسم 😁)
(بعد از اینکه ات مرخص شد)
ات ویو
من مرخص شدم تهیونگ منو برد خونه پدر مادرم منو دیدن نگران شدن منم براشون توضیح دادم حالم خوبه
رفتم یه حموم ۲۰ مینی گرفتم اومد رفتم تو اتاقم یه لباس راحتی پوشیدم (عکسشو میذارم) دراز کشیدم رو تخت که به تهیونگ پیام بدم کجاست......
اینم از این پارت منتظر پارت بعدی باشید ❤❤❤✨✨✨
شرط داره
۷ لایک❤
میسیی❤❤✨✨✨
۶.۴k
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.