فیک هوپی
p3☘️🌱
سوهو=الان که هوپی نمیاد بهترین زمانه که به ا.ت اعتراف کنم. با صدای ا.ت به خودم اومدم
ا.ت=سوهو میگم کدوم رستورا بریم؟
سوهو= اوممم (جایونگ)خوبه؟
ا.ت=من عاشق اونجام
سوهو=پس حله
بعد مدرسه
از زبان ا.ت=بعد مدرسه رفتم خونه یه دوس نیم ساعته گرفتم و یکم دراز کشیدم یکم بعد بلند شدم رفتم لباسمو پوشیدم یه میکاپ کیوت کردم کیفمو برداشتم داشتم دنبال گوشیم میگشتم که چان سو داداشم از در اومد تو
چان سو=سلام خانم
ا.ت=سلام اقا
چان سو=کحا به سلامتی
ا.ت=به تو چه
چان سو=با برادر بزرگرت درست حرف بزن حالا که اینطوری شد نمیزارم بری
ا.ت=نه نه غلط کردم ببخشید دارم میرم رستوران
چان سو=با کی
ا.ت=با سوهو
چان سو=کیه اونوقت
ا.ت=عشفم
چان سو=جانم؟
ا.ت=نه بابا شوخی کردم فقط دوستمه حالا دیرم شده بدو گوشیمو پیدا کن
چان سو=اوناهاش زیر مبله
ا.ت=اونجا چیکار میکنه؟
چان سو =گوشی توعه از من میپرسی؟؟
ا.ت=😁😁 ،،واییییی دیر شددددد
چان سو= میخوای با ماشین برسونمت؟؟
ا.ت=تروخدااااا برسون
چان سو=بدو بریم
ا.ت=مرسیی اوپااا
از زبان ا.ت=با ماشین چان سو رفتیم بعد 10مین رسیدیم چان سو پیاده شد و در رو برا من باز کرد و منم پیاده شدم بغلش کردم و بوسش کردم و بعد خداحافظی رفتم به سمت رستوران
(قبل ازاینکه ا.ت بیاد سمت رستوران)
از زبان سو هو=خیلی خوشحال بودم میخواستم بالاخره به ا.ت اعتراف کنم جلوی در رستوران بودم که دیدم ا.ت و یه پسره از ماشین پیاده شدن ا.ت پسره رو بغل کرد و بوسش کرد و اومد سمت رستوران منم سریع رفتم تو که یه وقت متوجه نشه من دیدمشون،خیلی ناراحت بودم میخواستم بهش اعتراف کنم ولی اون دوس پسر داش تو افکارم غرق بودم که با صدا ی ا.ت به خودم اومدم
ا.ت=خیلی منتظر موندی
سوهو=نه تازه رسیدم، بشین
ا.ت=خب خوبه چی بخوریم
سوهو=دوکبوکی تند درجه ۳ بخوریم
ا.ت=وایی اره خیلی دلم میخواد
اجوشی لطفا یه دوکبوکی درجه 3 بدین
اجوشی=چشم
ا.ت=چته چرا پَکَری؟
سوهو=نه خوبم فقط خستم
ا.ت=خسته نباشی
غذاتون امادس
مممنون
راوی= بعد از خوردن دوکبوکی که خیلی تند بود ا.ت و سوهو اومدن بیرون و ا.ت گفت
ا.ت=اوپاااااا چان سوو
لایک و کامنت و فالو یادتون نره
راستی عکس لباس و میکاپ و کیف ا.ت و سوهو تو رستوران گذاشتم براتون تو اسلاید های بعد اسلاید4فقط میکاپ ا.ت ولی چهره ی ا.ت اون نیس
سوهو=الان که هوپی نمیاد بهترین زمانه که به ا.ت اعتراف کنم. با صدای ا.ت به خودم اومدم
ا.ت=سوهو میگم کدوم رستورا بریم؟
سوهو= اوممم (جایونگ)خوبه؟
ا.ت=من عاشق اونجام
سوهو=پس حله
بعد مدرسه
از زبان ا.ت=بعد مدرسه رفتم خونه یه دوس نیم ساعته گرفتم و یکم دراز کشیدم یکم بعد بلند شدم رفتم لباسمو پوشیدم یه میکاپ کیوت کردم کیفمو برداشتم داشتم دنبال گوشیم میگشتم که چان سو داداشم از در اومد تو
چان سو=سلام خانم
ا.ت=سلام اقا
چان سو=کحا به سلامتی
ا.ت=به تو چه
چان سو=با برادر بزرگرت درست حرف بزن حالا که اینطوری شد نمیزارم بری
ا.ت=نه نه غلط کردم ببخشید دارم میرم رستوران
چان سو=با کی
ا.ت=با سوهو
چان سو=کیه اونوقت
ا.ت=عشفم
چان سو=جانم؟
ا.ت=نه بابا شوخی کردم فقط دوستمه حالا دیرم شده بدو گوشیمو پیدا کن
چان سو=اوناهاش زیر مبله
ا.ت=اونجا چیکار میکنه؟
چان سو =گوشی توعه از من میپرسی؟؟
ا.ت=😁😁 ،،واییییی دیر شددددد
چان سو= میخوای با ماشین برسونمت؟؟
ا.ت=تروخدااااا برسون
چان سو=بدو بریم
ا.ت=مرسیی اوپااا
از زبان ا.ت=با ماشین چان سو رفتیم بعد 10مین رسیدیم چان سو پیاده شد و در رو برا من باز کرد و منم پیاده شدم بغلش کردم و بوسش کردم و بعد خداحافظی رفتم به سمت رستوران
(قبل ازاینکه ا.ت بیاد سمت رستوران)
از زبان سو هو=خیلی خوشحال بودم میخواستم بالاخره به ا.ت اعتراف کنم جلوی در رستوران بودم که دیدم ا.ت و یه پسره از ماشین پیاده شدن ا.ت پسره رو بغل کرد و بوسش کرد و اومد سمت رستوران منم سریع رفتم تو که یه وقت متوجه نشه من دیدمشون،خیلی ناراحت بودم میخواستم بهش اعتراف کنم ولی اون دوس پسر داش تو افکارم غرق بودم که با صدا ی ا.ت به خودم اومدم
ا.ت=خیلی منتظر موندی
سوهو=نه تازه رسیدم، بشین
ا.ت=خب خوبه چی بخوریم
سوهو=دوکبوکی تند درجه ۳ بخوریم
ا.ت=وایی اره خیلی دلم میخواد
اجوشی لطفا یه دوکبوکی درجه 3 بدین
اجوشی=چشم
ا.ت=چته چرا پَکَری؟
سوهو=نه خوبم فقط خستم
ا.ت=خسته نباشی
غذاتون امادس
مممنون
راوی= بعد از خوردن دوکبوکی که خیلی تند بود ا.ت و سوهو اومدن بیرون و ا.ت گفت
ا.ت=اوپاااااا چان سوو
لایک و کامنت و فالو یادتون نره
راستی عکس لباس و میکاپ و کیف ا.ت و سوهو تو رستوران گذاشتم براتون تو اسلاید های بعد اسلاید4فقط میکاپ ا.ت ولی چهره ی ا.ت اون نیس
۱۶.۵k
۲۲ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.