سناریو درخواستی
سناریو درخواستی
وقتی که دارید با هم فیلم صحنه دار میبنید
نامجون:(تاسف میخوره) ا/ت؟ من تورو اینطوری تربیت کردم؟ اخه من چه چیزی تو تربیت کردن تو کم گذاشتم که نتیجه شد این
(میره گوشیشو بیاره یه چیزی سفارش بده)
ا/ت: نامجون چیکار میکنی؟
نامجون: هیچی فقط دارم کتاب چگونه کاری کنیم که همسرمان دیگر فیلم صحنه دار نگاه نکند رو سفارش میدم برام بیارن... به دردم میخوره
ا/ت:(🤦🏻♀️🤦🏻♀️)
جین: ا/ت؟ مگه نگفتی این یه فیلم اکشن ؟ پس چرا تبدیل به فیلم صحنه دار شد؟ وایسا ببینم... نکنه از عمد این کارو کردی؟ ا/تتتتتت دارم تحریک میشممممم تو هم که نمیایی پس مجبورم خودم دست به کار شم...
(ا/ت رو براید استایل بغل میکنه و میبرتش رو تخت...)
(کلاغا میگن اون شب حنجره ی ا/ت پاره شد😂)
یونگی: عهه ا/ت من که این فیلم رو دیدم بیا یکی دیگه بزارم ببینیم مطمعنم خوشت میاد
(چند مین بعد)
ا/ت: عه یونگی این فیلم هم من دیدم وایسا ببینم یکی دیگه میارم
(چند مین بعد)
یونگی: ا/ت فکر کنم ما کل فیلمای صحنه دار رو دیدیم ولی از یکی از دوستام شنیدم یه فیلمه اسمش "۳۶۵ روز" خیلی توش صحنه داره(😭😂)
جی هوپ:(دست میگیره جلو چشمش) عه ا/ت این پسره به دختره نامحرم بوددد چرا دستش رو گرفت؟(دقت کنید دوباره میگم:فقط دست😂) وایسا ببینم الان داره بغلش میکنه... داره میرتش تو اتاق... چرا داره لباساشو درمیاره؟... عه لباس زیرشون هم دراورد کههههه... ا/ت این چه فیلیمه گذاشتیییییی(😂) من بچه ی خوبی بودمممم
جیمین: عاححح بیبی... نگام کن(خمار)
ا/ت:(عین برق گرفته ها و از ترس یه نگاه به جیمین، یه نگاه به دیک شق کرده ش میندازه)
جیمیننننننن... توهمین دیشب داشتی میکردیمم... تا ۱۰ راند زیرت بودمممم... میفهمییی؟... ۱۰ رانددددددد
جیمین: دیگه خیلی دیره
تهیونگ:(داشتن با یونتان فیلم میدیدن،که تهیونگ هم تحریک شد) یونتان، بابایی من و مامانت فعلا یه سری کار ها داریم... مگه یه خواهر نمیخواستی؟... یه دقیقه برو بیرون از اتاق... فردا میبینیمت
یونتان:(فکر کرده من خر م میخواد ا/ت رو بکنه به من نمیگه) هاپ هاپ... باشه بابایی
جونگ کوک: بیبی دال، نظرت چیه امشب یکم خوش بگذرونیم؟ میدونم که خودت هم همینو میخوای
ا/ت:(تحریک شده) اومممم... اره ددی... خیلی دلم میخوادت...
جونگ کوک: حتما بیبی... ولی الان که با پای خودت اومدی دیگه راه برگشتی وجود نداره...
(همسایه هاشون میگن هنوز صدای ناله و داد میاد از توی خونشون😂)
امید وارم که از این سناریو خوشتون اومده باشه🍭
🥺فقط لطفا لایک و کامنت هم بزارین🥺
🪐اگه درخواستی داشتید من اینجام🪐
وقتی که دارید با هم فیلم صحنه دار میبنید
نامجون:(تاسف میخوره) ا/ت؟ من تورو اینطوری تربیت کردم؟ اخه من چه چیزی تو تربیت کردن تو کم گذاشتم که نتیجه شد این
(میره گوشیشو بیاره یه چیزی سفارش بده)
ا/ت: نامجون چیکار میکنی؟
نامجون: هیچی فقط دارم کتاب چگونه کاری کنیم که همسرمان دیگر فیلم صحنه دار نگاه نکند رو سفارش میدم برام بیارن... به دردم میخوره
ا/ت:(🤦🏻♀️🤦🏻♀️)
جین: ا/ت؟ مگه نگفتی این یه فیلم اکشن ؟ پس چرا تبدیل به فیلم صحنه دار شد؟ وایسا ببینم... نکنه از عمد این کارو کردی؟ ا/تتتتتت دارم تحریک میشممممم تو هم که نمیایی پس مجبورم خودم دست به کار شم...
(ا/ت رو براید استایل بغل میکنه و میبرتش رو تخت...)
(کلاغا میگن اون شب حنجره ی ا/ت پاره شد😂)
یونگی: عهه ا/ت من که این فیلم رو دیدم بیا یکی دیگه بزارم ببینیم مطمعنم خوشت میاد
(چند مین بعد)
ا/ت: عه یونگی این فیلم هم من دیدم وایسا ببینم یکی دیگه میارم
(چند مین بعد)
یونگی: ا/ت فکر کنم ما کل فیلمای صحنه دار رو دیدیم ولی از یکی از دوستام شنیدم یه فیلمه اسمش "۳۶۵ روز" خیلی توش صحنه داره(😭😂)
جی هوپ:(دست میگیره جلو چشمش) عه ا/ت این پسره به دختره نامحرم بوددد چرا دستش رو گرفت؟(دقت کنید دوباره میگم:فقط دست😂) وایسا ببینم الان داره بغلش میکنه... داره میرتش تو اتاق... چرا داره لباساشو درمیاره؟... عه لباس زیرشون هم دراورد کههههه... ا/ت این چه فیلیمه گذاشتیییییی(😂) من بچه ی خوبی بودمممم
جیمین: عاححح بیبی... نگام کن(خمار)
ا/ت:(عین برق گرفته ها و از ترس یه نگاه به جیمین، یه نگاه به دیک شق کرده ش میندازه)
جیمیننننننن... توهمین دیشب داشتی میکردیمم... تا ۱۰ راند زیرت بودمممم... میفهمییی؟... ۱۰ رانددددددد
جیمین: دیگه خیلی دیره
تهیونگ:(داشتن با یونتان فیلم میدیدن،که تهیونگ هم تحریک شد) یونتان، بابایی من و مامانت فعلا یه سری کار ها داریم... مگه یه خواهر نمیخواستی؟... یه دقیقه برو بیرون از اتاق... فردا میبینیمت
یونتان:(فکر کرده من خر م میخواد ا/ت رو بکنه به من نمیگه) هاپ هاپ... باشه بابایی
جونگ کوک: بیبی دال، نظرت چیه امشب یکم خوش بگذرونیم؟ میدونم که خودت هم همینو میخوای
ا/ت:(تحریک شده) اومممم... اره ددی... خیلی دلم میخوادت...
جونگ کوک: حتما بیبی... ولی الان که با پای خودت اومدی دیگه راه برگشتی وجود نداره...
(همسایه هاشون میگن هنوز صدای ناله و داد میاد از توی خونشون😂)
امید وارم که از این سناریو خوشتون اومده باشه🍭
🥺فقط لطفا لایک و کامنت هم بزارین🥺
🪐اگه درخواستی داشتید من اینجام🪐
۲۶.۴k
۰۵ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.