عشق برگزیده
عشق برگزیده
part:۱
ویو جی آ
صبح شده بود، یه نگاه به ساعتم کردمو گفتم
جی آ: تا نیم ساعت دیگه باید اماده باشم.
بلند شدم دست و صورتمو که شستم یه صبحونه
کوچولو خوردم و رفتم بیرون از خونه.
از در که بیرون رفتم باز اون پسره رو دیدم( بچه بیچاره چه گوناهی کردد خوو)
جی آ: اوففف بازم این، پسرک مغرور. هر روزم یه دسته دختر ریختن دورش 😒
رفتم و سوار ماشین شدم. امروز قرار بود با یوجونگ بریم بیرون و یکم دور بزنیم.
ویو یوجونگ
یوجونگ: امروز چون قرار بود با جی آ بیرون برم سریع تر بیدار شدم.
اماده شدم و به جی آ زنگ زدم
"ویو زنگ"
یوجونگ: الو سلام
جی آ: سلام
یوجونگ: جی آ حرکت کردی؟ کجایی؟
جی آ: اره حرکت کردم کم کم بیا دم در نزدیک خونتم.
یوجونگ: اوکی بای
جی آ: بای
راوی: خلاصه اونا باهم رفتنو کلی دور زدنو بعله خوش گذروندن بعدش وقتی داشتن بر میگشتن یو جونگ گفت: جی آ من یه فال گیر خوب میشناسم بیا بریم اونجا.
جی آ: اوکی
یوجونگ: اهااا همینجاس وایسا
جی آ: اوکی
خبب اینم پارت اولل
لایک بکنینااا مرسی❤
part:۱
ویو جی آ
صبح شده بود، یه نگاه به ساعتم کردمو گفتم
جی آ: تا نیم ساعت دیگه باید اماده باشم.
بلند شدم دست و صورتمو که شستم یه صبحونه
کوچولو خوردم و رفتم بیرون از خونه.
از در که بیرون رفتم باز اون پسره رو دیدم( بچه بیچاره چه گوناهی کردد خوو)
جی آ: اوففف بازم این، پسرک مغرور. هر روزم یه دسته دختر ریختن دورش 😒
رفتم و سوار ماشین شدم. امروز قرار بود با یوجونگ بریم بیرون و یکم دور بزنیم.
ویو یوجونگ
یوجونگ: امروز چون قرار بود با جی آ بیرون برم سریع تر بیدار شدم.
اماده شدم و به جی آ زنگ زدم
"ویو زنگ"
یوجونگ: الو سلام
جی آ: سلام
یوجونگ: جی آ حرکت کردی؟ کجایی؟
جی آ: اره حرکت کردم کم کم بیا دم در نزدیک خونتم.
یوجونگ: اوکی بای
جی آ: بای
راوی: خلاصه اونا باهم رفتنو کلی دور زدنو بعله خوش گذروندن بعدش وقتی داشتن بر میگشتن یو جونگ گفت: جی آ من یه فال گیر خوب میشناسم بیا بریم اونجا.
جی آ: اوکی
یوجونگ: اهااا همینجاس وایسا
جی آ: اوکی
خبب اینم پارت اولل
لایک بکنینااا مرسی❤
۵.۲k
۱۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.