گرگها خوب بدانند، در این ایل غریب..
گرگها خوب بدانند، در این ایل غریب..
گر پدر مرد، تفنگ پدری هست هنوز...
گر چه مردان قبیله همگی کشته شدند،
توی گهواره چوبی پسری هست هنوز...
آب گر نیست نترسید، که در قافله مان،
دل دریایی و چشمان تری هست هنوز...
گرگ ها خوب بدانند در این ایل غریب،
که اگر ماتم دیرین پدر سوخته مرجان و جهان را،
گرچه "یاران کهن" بیعت دیرینه شکستند ولی؛
عهد و میثاق پدر چون گره طره یار،
بسته بر جان همان دردکشان است هنوز...
جان عشاق به راه شهداء در تب و تاب است هنوز...
گرگها خوب بدانند که گر شب تار است،
چشم فرمانده این ایل کهن دوخته بر مهتاب است...
که فروغ رخ مهتاب پس ابر شکافت...
جان عشاق بتافت...
گرگها خوب بدانند که ما،
ما نه از گرگ بترسیم نه از مرگ و نه از شمر و یزید...
عاشقان را غم یار است مزید...
چون که از ناحیه حضرت حق فیض دمادم برسید...
در همه دیر مغان حمد ♥خدا♥ راست مزید...
که در این ایل غریب،
گر پدر رفت یکی مرد ♥خدا♥ هست هنوز...
گر چه ما یاد خمینی (ره) نتوانیم فراموش کنیم؛
باز منت ز ♥خدا♥ست...
که یکی آیت حق رهبر ما بر سر ما هست هنوز...
جان عشاق پدر گو به سر طره مویش،
گرگ ها خوب بدانند که این ایل غریب،
ره صد ساله خون پدران است همی...
چه بس از حلقه عشاق که سر نیک بباخت؛
چه بس از حلقه پاکان که به خون رزم کهن را بشتافت؛
رخ معشوقه جلا داد به شمشیر فزون...
گرگها خوب بدانند، در این ایل غریب..
گر پدر مرد، تفنگ پدری هست هنوز...
هست هنوز...
گر پدر مرد، تفنگ پدری هست هنوز...
گر چه مردان قبیله همگی کشته شدند،
توی گهواره چوبی پسری هست هنوز...
آب گر نیست نترسید، که در قافله مان،
دل دریایی و چشمان تری هست هنوز...
گرگ ها خوب بدانند در این ایل غریب،
که اگر ماتم دیرین پدر سوخته مرجان و جهان را،
گرچه "یاران کهن" بیعت دیرینه شکستند ولی؛
عهد و میثاق پدر چون گره طره یار،
بسته بر جان همان دردکشان است هنوز...
جان عشاق به راه شهداء در تب و تاب است هنوز...
گرگها خوب بدانند که گر شب تار است،
چشم فرمانده این ایل کهن دوخته بر مهتاب است...
که فروغ رخ مهتاب پس ابر شکافت...
جان عشاق بتافت...
گرگها خوب بدانند که ما،
ما نه از گرگ بترسیم نه از مرگ و نه از شمر و یزید...
عاشقان را غم یار است مزید...
چون که از ناحیه حضرت حق فیض دمادم برسید...
در همه دیر مغان حمد ♥خدا♥ راست مزید...
که در این ایل غریب،
گر پدر رفت یکی مرد ♥خدا♥ هست هنوز...
گر چه ما یاد خمینی (ره) نتوانیم فراموش کنیم؛
باز منت ز ♥خدا♥ست...
که یکی آیت حق رهبر ما بر سر ما هست هنوز...
جان عشاق پدر گو به سر طره مویش،
گرگ ها خوب بدانند که این ایل غریب،
ره صد ساله خون پدران است همی...
چه بس از حلقه عشاق که سر نیک بباخت؛
چه بس از حلقه پاکان که به خون رزم کهن را بشتافت؛
رخ معشوقه جلا داد به شمشیر فزون...
گرگها خوب بدانند، در این ایل غریب..
گر پدر مرد، تفنگ پدری هست هنوز...
هست هنوز...
۳.۹k
۰۸ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.