پارت ۴
پارت ۴
تو یه روانی جئون
ویو یونا
چسبوندم به دیوار صورتش یک میلی متر باهام فاصله داشت نفسای داغش میخورد به صورتم محکم از موهام گرفت و بردم سمت ماشین پرتم کرد تو ماشین بعد یه پسری با دستمال بیهوشم کرد
ویو کوک
هه روشو کم کردم هرزه رفتم پیش مدیر بار
_ سلام (سرد)
.. سلام ارباب جئون خوش آمدید
_ اون دختره یونا من میبرمش (یه کیسه پول پرت کرد رو میز)
.. ارباب نیاز به پول نیست همه ی برده های اینجا مال شمان
_ زر زیاد نزن من میرم
رسیدیم امارت وارد شدیم دختره هنوز بی هوش بود بردمش تو اتاق و لباساش رو در آوردم و
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خمارییییییی 😁
شرطا برای پارت ۵
لایک=۱۰
کامنت=۱۰
ببخشید یکم کم نوشتم و دیگه برای امروز بسه چون میخوام بخوابم صبح باید برم مدرسه پس حمایت کنید 🖤🖤
تو یه روانی جئون
ویو یونا
چسبوندم به دیوار صورتش یک میلی متر باهام فاصله داشت نفسای داغش میخورد به صورتم محکم از موهام گرفت و بردم سمت ماشین پرتم کرد تو ماشین بعد یه پسری با دستمال بیهوشم کرد
ویو کوک
هه روشو کم کردم هرزه رفتم پیش مدیر بار
_ سلام (سرد)
.. سلام ارباب جئون خوش آمدید
_ اون دختره یونا من میبرمش (یه کیسه پول پرت کرد رو میز)
.. ارباب نیاز به پول نیست همه ی برده های اینجا مال شمان
_ زر زیاد نزن من میرم
رسیدیم امارت وارد شدیم دختره هنوز بی هوش بود بردمش تو اتاق و لباساش رو در آوردم و
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خمارییییییی 😁
شرطا برای پارت ۵
لایک=۱۰
کامنت=۱۰
ببخشید یکم کم نوشتم و دیگه برای امروز بسه چون میخوام بخوابم صبح باید برم مدرسه پس حمایت کنید 🖤🖤
۱۹.۰k
۱۵ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.