وقتی گردنت خشک میشه)
پارت آخر
راوی: کوک کمتر میرفت سر تمرین و خیلی مراقب ا/ت بود و حتی نمیداشت ا/ت به دارو ها دست بزنه خودش دارو رو میزد و ماساژ میداد...
*سه روز بعد*( صبح)
ا/ت: کوک؟
کوک: اومم...چیشده؟
ا/ت: دیگه گردنم رو حس نمیکنم
کوک با به حرکت نشست رو تخت*
کوک: چی؟... بدو بریم دکتر؟
ا/ت: واسه چی؟
کوک: گردنت دیگه نابود شده(🤣🤣🤣)
ا/ت: داشم مث اینکه اشتباه گرفتی منظورم اینکه چپ و راستش کنم*
کوک: ععععرررررر ا/ت دیگه خوب شدیییی
راوی: کوک ا/ت رو بغل کرد و تو هوا چرخوند و به دکتر زنگ زد و اطلاع داد
~~
کوک: ا/ت..توی این سه روز یه چی فهمیدم
ا/ت: چی فهمیدی؟
کوک: اینکه گردنت خیلی گاز گرفتنیه!
ا/ت:😳....منم فک کردم مثلا چی میخواد بگه؟!
کوک اومد و نشست کنار ا/ت*
کوک: اجازه هست لیدی؟... به عنوان کادوم!
ا/ت: چی بگم
راوی: کوک روی ا/ت خیمه زد و یه گاز کوچیکی به گردنش زد*
ا/ت: آخخ
کوک: جای گازش رو مالید*....ولی خداییش گردنت خیلییی خوبههه
ا/ت: اینو به عنوان یه تعریف در نظر میگیرم
پایان:)
امیدوارم خوشتون اومده باشه!
درخواستی چیزی دارید تو کامنت ها بگید
راوی: کوک کمتر میرفت سر تمرین و خیلی مراقب ا/ت بود و حتی نمیداشت ا/ت به دارو ها دست بزنه خودش دارو رو میزد و ماساژ میداد...
*سه روز بعد*( صبح)
ا/ت: کوک؟
کوک: اومم...چیشده؟
ا/ت: دیگه گردنم رو حس نمیکنم
کوک با به حرکت نشست رو تخت*
کوک: چی؟... بدو بریم دکتر؟
ا/ت: واسه چی؟
کوک: گردنت دیگه نابود شده(🤣🤣🤣)
ا/ت: داشم مث اینکه اشتباه گرفتی منظورم اینکه چپ و راستش کنم*
کوک: ععععرررررر ا/ت دیگه خوب شدیییی
راوی: کوک ا/ت رو بغل کرد و تو هوا چرخوند و به دکتر زنگ زد و اطلاع داد
~~
کوک: ا/ت..توی این سه روز یه چی فهمیدم
ا/ت: چی فهمیدی؟
کوک: اینکه گردنت خیلی گاز گرفتنیه!
ا/ت:😳....منم فک کردم مثلا چی میخواد بگه؟!
کوک اومد و نشست کنار ا/ت*
کوک: اجازه هست لیدی؟... به عنوان کادوم!
ا/ت: چی بگم
راوی: کوک روی ا/ت خیمه زد و یه گاز کوچیکی به گردنش زد*
ا/ت: آخخ
کوک: جای گازش رو مالید*....ولی خداییش گردنت خیلییی خوبههه
ا/ت: اینو به عنوان یه تعریف در نظر میگیرم
پایان:)
امیدوارم خوشتون اومده باشه!
درخواستی چیزی دارید تو کامنت ها بگید
۵۷.۸k
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.