part 11
اومد نزدیکم کوک:بوس کن لپ اومدم لپشو بوس کنم که لبامو محکم بوسید بعد جدا شد من:ای کلک 😂 کمرمو گرفت برد تو بغلش محکم بغلم کرد موهامو نوازش کرد کوک:هردفع دیدی عصبیم بپر بغلم حالم خوب میشه من:چشم از تو بغلش اومدم بیرون من:حالا میخوای چیکار کنی کوک:کلی سرمون کلاه رفته من:فکر نمیکنم بیا دستشو گرفتم بردمش سمت اتاقم ساکمو در آوردم فلشی رو که اون روز برداشته بودم بهش دادم من:یادته اون روزی که من تیر خوردم خوب من یه فلش پیدا کردم که به لبتاب وصل بود احمقا نمیفهمیدن نباید اونجا فلش رو بزارن واسه همین فلش رو کش رفتم اصلا نیازی به فلش خودمون نبود من:لب تابت بهم میدی کوک:باشه رفت لب تابشو آورد گرفتم ازش فلش رو گذاشتم تو لب تاب و روشنش کردم من:آه رمز داره میتونم با هک بازش کنم رفتم سمت اتاق کارم نشستم پشت صندلی من:فایلا رمز گذاری شده باید باز بشه تا بتونم ببینم هک کردم چندبار نشد و بلخره باز شد کوک:این توش همون چیزیه که میخوایمه من:اوهوم کوک:قربونت برمممم مننن محکم بغلم کرد و لپمم بوسید کوک:دوست دارم خیلی زیاد فلش رو در آوردم بلند شدم من:منم دوست دارم بیا یه جایه امن بزارش کوک:پیش خودت امن تره من:باشه لبامو بوسید یه کوچولو بعد جدا شد رفتیم بیرون جونگ کوک خواست زنگ بزنه به جیمین که یه پیامی براش اومد رفت نگاه کرد ناشناس:اگه فلش برنگردونی تمام عکساتونو پخش میکنم و عکسایه ازمون اول تو مهمونی و بعدم روزی که باهم دعوا کردیم و جونگ کوک منو......من:یعنی چی اینا چین کوک:یکی عکسی که تو مهمونی بودیم یکیم اینجا من:جونگ کوک بیا از این شهر بریم من میترسم این دفع خودت آسیب ببینی اومد نزدیکم کوک:عزیزم این چیزیه که من شروعش کردم و تمومش میکنم نترس من پیشتم من:پس منم تا آخرش باهاتم جونگ کوکم کوک:ما میتونیم با اون پولا یه زندگی عالی بسازیم میخوام خوشحالیتو ببینم بعد اون روز مافیایی رو میزارم کنار و سازمان رو برای همیشه نابود میکنم فقط تحمل کن باشه عشقم من:باشه عشقم
۲۳.۵k
۰۶ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.