بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
قسمت اول :
در مطالب پیش بیان شد که سیاست و عادت غربیها این است که علوم و یافتههای دیگران را کمی پردازش می کنند و سپس به نام کشف خود به ثبت میرسانند! آنها میدانند که همین کار برای آنها قدرت و سلطه میآورد.
همین ثبت هر یافتهای به نام خود، سبب می شود که دیگران آنها را خیلی پیشرفته و غیر قابل رقابت بدانند و خود را در مقابل آنان، بسیار نادان و عقبمانده گمان کنند و همین، خود سبب غلبۀ آنها میشود.
آقای دیویدپاپالاردو (DAVID PAPPALARDO )طی مقالهای که سال گذشته در pswarontherocks.com منتشر گردید، تحلیل و تفسیر خودش را با پرسش قابل تأملی آغاز میکند؛ او میپرسد: آیا جنگ شناختی، راه جدیدی از جنگ را میشناساند، یا همان شراب قدیمی جنگ نرم، عملیات روانی و می باشد در بطریهای جدید؟!
ناتو در گزارش خود که درhal.science منتشر شد، مینویسد: جنگ شناختی در حال حاضر به عنوان جبهۀ خاص خود در جنگ مدرن دیده میشود. رویدادهای اخیر که توازن ژئوپلیتیکی قدرت را برهم زدند، نشان دادند که این حوزه جنگی جدید چگونه پدید آمده و مورد استفاده قرار گرفته است.
ناتو،نخواسته نامی ازانقلاب وجمهوری اسلامی ایران بیاورد که مهمترین عامل دربرهم زدن قدرت در توازن ژئوپلیتیکی میباشد، که البته از ابتدا نیز توازنی نبود. بیتردید کشورهایی چون روسیه، چین و هندوستان نیز با حاکمیت نظام تک قطبی بر جهان به رهبری آمریکا مخالف میباشند، اما آن تحولی که مبتنی بر شناخت ایجاد شده وبرمبنای پایبندی به اعتقادات ایستادگی میکند و پیش میرود، ریشه در اندیشه ها و باورهای اسلامی دارد که با انقلاب اسلامی،ظهور یافته و عملیاتی شده است.
ناتو میافزاید: از آنجایی که بشر به عنوان یک کلّ،اکنون به صورت دیجیتالی به هم متصل شده است و در صحنه جهانی عمل میکند، از فناوری و ابزارها، ماشینها، شبکهها و سیستم های همراه باآن وتکنولوژی ارتباطات واطلاعات استفاده میکند.
هدف روشن است: باید حملات برای تغییر یا گمراه کردن افکار رهبران و اپراتورها مدیران اجرایی، جهت تغییر تعاریف صورت پذیرد و ساختارمند و سازماندهی شوند. باید هوش فردی، هم به صورت فردی و هم گروهی در نظر گرفته شود.
اما، ما میپرسیم: مگر پیش از دستیابی بشر به فناوریهای جدید ارتباطی، شبکه های اینترنتی و طراحان هدفمند و مدیران در اتاقهای فکر، جنگ شناختی وجود نداشت؟!(ادامه دارد...)
قسمت اول :
در مطالب پیش بیان شد که سیاست و عادت غربیها این است که علوم و یافتههای دیگران را کمی پردازش می کنند و سپس به نام کشف خود به ثبت میرسانند! آنها میدانند که همین کار برای آنها قدرت و سلطه میآورد.
همین ثبت هر یافتهای به نام خود، سبب می شود که دیگران آنها را خیلی پیشرفته و غیر قابل رقابت بدانند و خود را در مقابل آنان، بسیار نادان و عقبمانده گمان کنند و همین، خود سبب غلبۀ آنها میشود.
آقای دیویدپاپالاردو (DAVID PAPPALARDO )طی مقالهای که سال گذشته در pswarontherocks.com منتشر گردید، تحلیل و تفسیر خودش را با پرسش قابل تأملی آغاز میکند؛ او میپرسد: آیا جنگ شناختی، راه جدیدی از جنگ را میشناساند، یا همان شراب قدیمی جنگ نرم، عملیات روانی و می باشد در بطریهای جدید؟!
ناتو در گزارش خود که درhal.science منتشر شد، مینویسد: جنگ شناختی در حال حاضر به عنوان جبهۀ خاص خود در جنگ مدرن دیده میشود. رویدادهای اخیر که توازن ژئوپلیتیکی قدرت را برهم زدند، نشان دادند که این حوزه جنگی جدید چگونه پدید آمده و مورد استفاده قرار گرفته است.
ناتو،نخواسته نامی ازانقلاب وجمهوری اسلامی ایران بیاورد که مهمترین عامل دربرهم زدن قدرت در توازن ژئوپلیتیکی میباشد، که البته از ابتدا نیز توازنی نبود. بیتردید کشورهایی چون روسیه، چین و هندوستان نیز با حاکمیت نظام تک قطبی بر جهان به رهبری آمریکا مخالف میباشند، اما آن تحولی که مبتنی بر شناخت ایجاد شده وبرمبنای پایبندی به اعتقادات ایستادگی میکند و پیش میرود، ریشه در اندیشه ها و باورهای اسلامی دارد که با انقلاب اسلامی،ظهور یافته و عملیاتی شده است.
ناتو میافزاید: از آنجایی که بشر به عنوان یک کلّ،اکنون به صورت دیجیتالی به هم متصل شده است و در صحنه جهانی عمل میکند، از فناوری و ابزارها، ماشینها، شبکهها و سیستم های همراه باآن وتکنولوژی ارتباطات واطلاعات استفاده میکند.
هدف روشن است: باید حملات برای تغییر یا گمراه کردن افکار رهبران و اپراتورها مدیران اجرایی، جهت تغییر تعاریف صورت پذیرد و ساختارمند و سازماندهی شوند. باید هوش فردی، هم به صورت فردی و هم گروهی در نظر گرفته شود.
اما، ما میپرسیم: مگر پیش از دستیابی بشر به فناوریهای جدید ارتباطی، شبکه های اینترنتی و طراحان هدفمند و مدیران در اتاقهای فکر، جنگ شناختی وجود نداشت؟!(ادامه دارد...)
۱۲۸
۱۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.