Part 3
Part3
ویو فردا صبح نانا:
داشتم اماده میشدم که برم دانشگاه که امروز امتحان داشتم هوا خیلی سر بود داشتم یخ میزدم که گفتم استایل زمستونی بزنم پول زیادی ندارم من میرم کافه کار میکنم ویکم پول درمیارم خیلی نیست پولش چون باید خورد و خوراک و هزینه خوابگاه و لباس کتابای دانشگاه رو در بیارم یونهی و جیسو هم کار میکنن فارغالتحصیل شدن ولی من نه چون پزشکیه دیگه تازه پرستار شدم لباسمو پوشیدم صبحونمو خورد رفتم امتخان دادم و داشتم بر میگشتم که استاد صدام کرد
استاد : خانم کیم نانا.......
لایک و کامنت فراموش نشه
استایل نانارو هم گذاشتم براتون❤️
ویو فردا صبح نانا:
داشتم اماده میشدم که برم دانشگاه که امروز امتحان داشتم هوا خیلی سر بود داشتم یخ میزدم که گفتم استایل زمستونی بزنم پول زیادی ندارم من میرم کافه کار میکنم ویکم پول درمیارم خیلی نیست پولش چون باید خورد و خوراک و هزینه خوابگاه و لباس کتابای دانشگاه رو در بیارم یونهی و جیسو هم کار میکنن فارغالتحصیل شدن ولی من نه چون پزشکیه دیگه تازه پرستار شدم لباسمو پوشیدم صبحونمو خورد رفتم امتخان دادم و داشتم بر میگشتم که استاد صدام کرد
استاد : خانم کیم نانا.......
لایک و کامنت فراموش نشه
استایل نانارو هم گذاشتم براتون❤️
۲.۳k
۲۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.