«عروسک خیمه شب بازی»
«عروسک خیمه شب بازی»
پارت: ۳۵
پاهامو رو زمین گذاشتم
دون دون میشد
اروم ملافه رو تا کردم و تخت و مرتب
سمت سرویس رفتم
آبی به دست و صورتم زدم
مردد بودم برم پایین یا نه
ولی بلاخره که چی
با این تابی که تنم بود راحت نبودم
اروم دونه به دونه کمدارو باز کردم
به دیدن تیشرتای مردونه یکیشو بیرون آوردم و پوشیدم
موهام خیلی بهم ریخته بود
سمت کشو ها رفتم تا شونه ای چیزی پیدا کنم
دونه دونه کشو هارو گشتم
کشوی اخر و باز کردم که با دیدن چیزی که توش بود وحشت کردم
اصلحه!
اب دهنمو قورت دادم...
اینجا کجا بود؟کی منو پیدا کرده بود ؟!
بیخیال موهام شدم
سعی کردم عادی رفتار کنم
باید قوی باشم تا بتونم از چیزایی که دوستشون دارم محافظت کنم
از جمله بچم..
پارت: ۳۵
پاهامو رو زمین گذاشتم
دون دون میشد
اروم ملافه رو تا کردم و تخت و مرتب
سمت سرویس رفتم
آبی به دست و صورتم زدم
مردد بودم برم پایین یا نه
ولی بلاخره که چی
با این تابی که تنم بود راحت نبودم
اروم دونه به دونه کمدارو باز کردم
به دیدن تیشرتای مردونه یکیشو بیرون آوردم و پوشیدم
موهام خیلی بهم ریخته بود
سمت کشو ها رفتم تا شونه ای چیزی پیدا کنم
دونه دونه کشو هارو گشتم
کشوی اخر و باز کردم که با دیدن چیزی که توش بود وحشت کردم
اصلحه!
اب دهنمو قورت دادم...
اینجا کجا بود؟کی منو پیدا کرده بود ؟!
بیخیال موهام شدم
سعی کردم عادی رفتار کنم
باید قوی باشم تا بتونم از چیزایی که دوستشون دارم محافظت کنم
از جمله بچم..
۵۷۱
۱۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.