عشق دو طرفه 𝕡𝕒𝕣𝕥𝟙
ا/ت ویو
سلام من ا/ت هستم و ۱۸ سالمه. توی دانشگاه کره درس میخونم و آمریکایی هستم. توی دانشگاه ما یه پسری به نام تهیونگ هست که با دوستاش هست. تهیونگ پسر خوب و مهربون و درس خونی هست
پایان ا/ت ویو
تهیونگ ویو
سلام من تهیونگم ۲۰ سالمه و توی یکی از دانشگاه های خوب کره درس میخونم و عاشق درس خوندنم من موسیقی هم خیلی دوست دارم. من توی دانشگاه شش تا دوست به اسم های نامجون و جین و شوگا و جیهوپ و جیمین و جونگکوک دارم و خیلی با هم صمیمی هستیم. پایان تهیونگ ویو
ا/ت ویو
*پرش زمانی به صبح*
طبق معمول باید برم سر کلاس امروز امتحان شیمی داریم و من واسه امتحان آماده ام
معلم اومد سر کلاس
معلم: خب بچه ها امتحان داریم زمانتون یک ساعت و ربع هست
معلم برگه هارو پخش کرد و امتحان شروع شد
خیلی آسون بود
برگه رو به معلم دادم و از کلاس رفتم بیرون
تهیونگ ویو
امروز امتحان داشتیم من امتحان رو دادم و اومدم بیرون
توی حیاط ا/ت رو دیدم رفتم کنارش
تهیونگ: سلام ا/ت
ا/ت: سلام تهیونگ
ا/ت: امتحان چطور بود؟
تهیونگ: خوب بود
تهیونگ: بعد از ظهر میای با بچه ها و لینا(لینا همکلاسی و دوست ا/ت)بریم بیرون؟
ا/ت: آره خوبه کجا بریم؟
تهیونگ: بریم پارک
ا/ت: باشه. چه ساعتی بریم؟
تهیونگ:ساعت شیش خوبه؟
ا/ت:آره پس بعد از ظهر میبینمت فعلا بای
تهیونگ: باشه بای
ادامه دارد...
شرطا:۵ لایک و ۱۸۳ فالور
اگه شرطا رسید و نتونستم بزارم ببخشید چون هنوز امتحانام تموم نشده
اگه خوشتون اومد بگید ادامش بدم
سلام من ا/ت هستم و ۱۸ سالمه. توی دانشگاه کره درس میخونم و آمریکایی هستم. توی دانشگاه ما یه پسری به نام تهیونگ هست که با دوستاش هست. تهیونگ پسر خوب و مهربون و درس خونی هست
پایان ا/ت ویو
تهیونگ ویو
سلام من تهیونگم ۲۰ سالمه و توی یکی از دانشگاه های خوب کره درس میخونم و عاشق درس خوندنم من موسیقی هم خیلی دوست دارم. من توی دانشگاه شش تا دوست به اسم های نامجون و جین و شوگا و جیهوپ و جیمین و جونگکوک دارم و خیلی با هم صمیمی هستیم. پایان تهیونگ ویو
ا/ت ویو
*پرش زمانی به صبح*
طبق معمول باید برم سر کلاس امروز امتحان شیمی داریم و من واسه امتحان آماده ام
معلم اومد سر کلاس
معلم: خب بچه ها امتحان داریم زمانتون یک ساعت و ربع هست
معلم برگه هارو پخش کرد و امتحان شروع شد
خیلی آسون بود
برگه رو به معلم دادم و از کلاس رفتم بیرون
تهیونگ ویو
امروز امتحان داشتیم من امتحان رو دادم و اومدم بیرون
توی حیاط ا/ت رو دیدم رفتم کنارش
تهیونگ: سلام ا/ت
ا/ت: سلام تهیونگ
ا/ت: امتحان چطور بود؟
تهیونگ: خوب بود
تهیونگ: بعد از ظهر میای با بچه ها و لینا(لینا همکلاسی و دوست ا/ت)بریم بیرون؟
ا/ت: آره خوبه کجا بریم؟
تهیونگ: بریم پارک
ا/ت: باشه. چه ساعتی بریم؟
تهیونگ:ساعت شیش خوبه؟
ا/ت:آره پس بعد از ظهر میبینمت فعلا بای
تهیونگ: باشه بای
ادامه دارد...
شرطا:۵ لایک و ۱۸۳ فالور
اگه شرطا رسید و نتونستم بزارم ببخشید چون هنوز امتحانام تموم نشده
اگه خوشتون اومد بگید ادامش بدم
۱۹.۵k
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.