رمان عشق سیاه و سفید....! part:4
بوفه مدرسشونم لامصب قشنگ بود....
از گارسون خواستم بهم یه هات چاکلت بده...
ا/ت: ببخشید میشه درخواست کنم یه هات چاکلت بدین؟!
گارسون: بله حتما الان اماده میشه
گارسون: بفرمایید
ا/ت: خیلی ممنون
بعد از اینکه هات چاکلت گرفتم به سمت یکی از میز ها رفتم میدیدم همه با دوستاشونن ومن تنها... خو عادیه چون من تازه اومدم و بزودی کلی دوست پیدا میکنم....
در حال خوردن هات چاکلت بودم و تو فکر(همزمان دوتاش باهم😂🔥)
که یهو.....
صدای بمی منو به خودم اورد...
اون همون پسره بود که بهم زل زده بود و الان اینجاست....
کیونگ:سلام
هول شدم و براس سلام کردن زود از جام بلند شدم....
ا/ت: سلام
کیونگ: بشین لازم نیس هول بشی(پوز خند همراه کمی لبخند)
ا/ت: ببخشید اخه تو فکر بودم(دروغ میگه😔😂)
کیونگ: تو فکر چی؟!(خنده)
ا/ت: خودم(بچم هول شده🥺🤏🏻)
کیونگ:خودت؟! عجیبه....(خنده)
کیونگ: خب نمخوای بشینی؟!
ا/ت: چ..چراا(باز هوله)
کیونگ: اسمت ا/تس درسته؟! و اینکه اهل ایرانی
ا/ت: امم بله بله شما چی؟!
کیونگ: من کیم کیونگ شینگ هستم ۱۹سالمه...
ا/ت: یه سال ازم بزرگاری چون من نیمه اولم(لبخند)
کیونگ: عحح کوشولو(خنده)
ا/ت:(خنده)
☆
☆
زنگ خورد....
ا/ت: امم چیزه زنگ خورد بریم کلاس؟!
از گارسون خواستم بهم یه هات چاکلت بده...
ا/ت: ببخشید میشه درخواست کنم یه هات چاکلت بدین؟!
گارسون: بله حتما الان اماده میشه
گارسون: بفرمایید
ا/ت: خیلی ممنون
بعد از اینکه هات چاکلت گرفتم به سمت یکی از میز ها رفتم میدیدم همه با دوستاشونن ومن تنها... خو عادیه چون من تازه اومدم و بزودی کلی دوست پیدا میکنم....
در حال خوردن هات چاکلت بودم و تو فکر(همزمان دوتاش باهم😂🔥)
که یهو.....
صدای بمی منو به خودم اورد...
اون همون پسره بود که بهم زل زده بود و الان اینجاست....
کیونگ:سلام
هول شدم و براس سلام کردن زود از جام بلند شدم....
ا/ت: سلام
کیونگ: بشین لازم نیس هول بشی(پوز خند همراه کمی لبخند)
ا/ت: ببخشید اخه تو فکر بودم(دروغ میگه😔😂)
کیونگ: تو فکر چی؟!(خنده)
ا/ت: خودم(بچم هول شده🥺🤏🏻)
کیونگ:خودت؟! عجیبه....(خنده)
کیونگ: خب نمخوای بشینی؟!
ا/ت: چ..چراا(باز هوله)
کیونگ: اسمت ا/تس درسته؟! و اینکه اهل ایرانی
ا/ت: امم بله بله شما چی؟!
کیونگ: من کیم کیونگ شینگ هستم ۱۹سالمه...
ا/ت: یه سال ازم بزرگاری چون من نیمه اولم(لبخند)
کیونگ: عحح کوشولو(خنده)
ا/ت:(خنده)
☆
☆
زنگ خورد....
ا/ت: امم چیزه زنگ خورد بریم کلاس؟!
۸.۵k
۲۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.