پارت ۶
پارت ۶
سوجین: گیونگ شیییی...ببین سر به سرم نزاراااااااا
گیونگ: فنچ بیا برو....برو کنار دارم یه پسر جذابو دید میزنم
سوجین: کیه؟!منم کنجکاو شدم ببینم کیه
*برگشت دید جیمینه*
سوجین: گیونگ چیزی که نزدی؟! زدی!؟
گیونگ: فضولیش به تو نیومده...حالا هم برو کنار دارم دیدمو میزنم
یون سوک: سوجین راست میگه دیگه...اگه تو نمیخوای پس ما میخوایمش
گیونگ: ما نه و من
یون سوک: نه خیر من
گیونگ: گمشو برو باو..من
یون سوک: سوجیناااا...یه چیزی بهش بگو
سوجین: عشق شما دوتاس به من چه
گیونگ:برو گمشو دیوونه
سوجین: تویی
گیونگ: نه خودتی
سوجین: تو تو تو
گیونگ: عمت
گیونگ: خالت
سوجین: جد و آبادم رو نیار وسط که بلدم چجوری جد و آبادتو بیارم وسطاااا
*خلاصه اینا درحال دعوا بودن که یکی بهشون خیره شده بود*
جیمین ویو:
اینا چقد کیوتن خداااا....مخصوصا سوجین...ای خدا خیلییییییییی خوردنیه
صب کن بینم...من چم شده؟؟؟
چرا دارم هذیون میگم؟؟؟
مریض شدم؟؟؟
تب دارم؟؟؟
باید برم اتاق پرستار
سوجین ویو:
من و گیونگ و یون سوک درحال دعوا بودیم که دیدم جیمین رفت......یعنی کجا رفته؟؟؟
به نظر میاد رفته باشه سمت اتاق پرستار
نکنه چیزیش شده باشه ها؟؟؟؟
وایسا وایسا
من چرا الان نگران اونم
فک کنم خودمم تب دارم
احتمالا خودمم باید برم اتاق پرستار
سوجین: یون سوکا...من با این خر حرف نمیزنم..بهش....
گیونگ: خر قیافته
سوجین: بهش بگو دارم میرم اتاق پرستار و مثل جوجه پشت سرم راه نیفتین فهمیدی؟
یون سوک: اوکیه برو
سوجین: هوم
سوجین ویو:
داشتم میرفتم دیدم که جیمین هم داره میره
سریع خودمو رسوندم بهش
جیمین: دکت.....او...کیم سوجین تو اینجا چیکار میکنی...چت شده...چرا باید اینجا باشی...تب داری.....باید بری دکتر واقعی....میخوای برسونمت؟؟؟
سوجین: نفس بگیر اول انگار گذاشتن پشت سرت
نه من خوبم
جیمین: پس چرا اینجایی
سوجین: این از روز اول مدرسه منو شکنجه میداد حالا نگرانمم میشه...اصن خودت اینجا چیکار میکنی؟؟؟
جیمین:.....
________________________________________
شلامممم...بابت تاخیر تاسف میخورم...چیکار کنم عیده دیگه...و اینکه میخوام پارت هارو شرطی کنم
چون همشون یا ۵ تا لایک میخوره یا ۲و ۳
از این به بعد. همه پارت ها
لایک: ۲۰
کامنت: ۳
راستی عیدتون مبارککککککک
امیدوارم سال خیلی خیلی خیلی خوبی داشته باشید بدون یه قطره اشک
دوستون دارم
بوس باییی
سوجین: گیونگ شیییی...ببین سر به سرم نزاراااااااا
گیونگ: فنچ بیا برو....برو کنار دارم یه پسر جذابو دید میزنم
سوجین: کیه؟!منم کنجکاو شدم ببینم کیه
*برگشت دید جیمینه*
سوجین: گیونگ چیزی که نزدی؟! زدی!؟
گیونگ: فضولیش به تو نیومده...حالا هم برو کنار دارم دیدمو میزنم
یون سوک: سوجین راست میگه دیگه...اگه تو نمیخوای پس ما میخوایمش
گیونگ: ما نه و من
یون سوک: نه خیر من
گیونگ: گمشو برو باو..من
یون سوک: سوجیناااا...یه چیزی بهش بگو
سوجین: عشق شما دوتاس به من چه
گیونگ:برو گمشو دیوونه
سوجین: تویی
گیونگ: نه خودتی
سوجین: تو تو تو
گیونگ: عمت
گیونگ: خالت
سوجین: جد و آبادم رو نیار وسط که بلدم چجوری جد و آبادتو بیارم وسطاااا
*خلاصه اینا درحال دعوا بودن که یکی بهشون خیره شده بود*
جیمین ویو:
اینا چقد کیوتن خداااا....مخصوصا سوجین...ای خدا خیلییییییییی خوردنیه
صب کن بینم...من چم شده؟؟؟
چرا دارم هذیون میگم؟؟؟
مریض شدم؟؟؟
تب دارم؟؟؟
باید برم اتاق پرستار
سوجین ویو:
من و گیونگ و یون سوک درحال دعوا بودیم که دیدم جیمین رفت......یعنی کجا رفته؟؟؟
به نظر میاد رفته باشه سمت اتاق پرستار
نکنه چیزیش شده باشه ها؟؟؟؟
وایسا وایسا
من چرا الان نگران اونم
فک کنم خودمم تب دارم
احتمالا خودمم باید برم اتاق پرستار
سوجین: یون سوکا...من با این خر حرف نمیزنم..بهش....
گیونگ: خر قیافته
سوجین: بهش بگو دارم میرم اتاق پرستار و مثل جوجه پشت سرم راه نیفتین فهمیدی؟
یون سوک: اوکیه برو
سوجین: هوم
سوجین ویو:
داشتم میرفتم دیدم که جیمین هم داره میره
سریع خودمو رسوندم بهش
جیمین: دکت.....او...کیم سوجین تو اینجا چیکار میکنی...چت شده...چرا باید اینجا باشی...تب داری.....باید بری دکتر واقعی....میخوای برسونمت؟؟؟
سوجین: نفس بگیر اول انگار گذاشتن پشت سرت
نه من خوبم
جیمین: پس چرا اینجایی
سوجین: این از روز اول مدرسه منو شکنجه میداد حالا نگرانمم میشه...اصن خودت اینجا چیکار میکنی؟؟؟
جیمین:.....
________________________________________
شلامممم...بابت تاخیر تاسف میخورم...چیکار کنم عیده دیگه...و اینکه میخوام پارت هارو شرطی کنم
چون همشون یا ۵ تا لایک میخوره یا ۲و ۳
از این به بعد. همه پارت ها
لایک: ۲۰
کامنت: ۳
راستی عیدتون مبارککککککک
امیدوارم سال خیلی خیلی خیلی خوبی داشته باشید بدون یه قطره اشک
دوستون دارم
بوس باییی
۳.۲k
۰۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.