part 1

part 1

خون آشام🧛🖤🩸

ویو ا.ت
داخل جنگل بودم و یه سری گرگینه افتادن دنبالم همینطور که داشتم میدویدم به یه خونه ترسناک ولی قابل تحمل رسیدم بدون در زدن رفتم داخل یه دفعی هفتا نفر رو دیدم با لباس های تمام مشکی که یکی یکی از تاریکی بیرون اومدن صورتاشون رنگ نداش و مردمک چشماشون قرمز بود فکر کنم خون اشامن

جین : چه بوی مست کننده ای میده

شوگا : موافقم نمیتونم تحمل کنم

جونگ کوک و جیمین : منم نمیتونم

نامجون جلو میاد و میپرسه : تو کی هستی

ا.ت با کمی ترس و نفس نفس زدن : من لی ا.ت هستم ببخشید وارد ..... خونتون شدم فقط.....چ...چند تا گرگینه دنبالم کرده بودن....... بی اجازه... وارد خونه شما..... شدم .... تا نجات پیدا کنم

جی هوپ : گرگینه؟ اینا کی میخوان بس کنن؟

(جونگ کوک و جیمین برای حفاظت صندلی بر میدارن و جلو در وایمیسن)

نامجون :نگران نباش ما مراقبتیم

(تهیونگ آروم ا.ت رو روی مبل مینشونه)

تهیونگ : ما مراقبتیم

ا.ت : شما خون اشامید؟

اعضا به هم نگاه میکنن

تهیونگ : بله

ا.ت: من عاشق خون آشامام

جیمین : واقعا ؟

ا.ت: بله . همیشه دلم میخواست خون اشام باشم

شوگا : میتونی الانم بشی

ا.ت : واقعا؟

شوگا : بله

ا.ت : چیکار باید بکنم ؟

شوگا : بیا این.......

ادامه دارد

《@min_yuna2000 》
#wisgoon