مثلث عشقیp1
فقط من قبلش ی توضیح بودم این فیک ژانرش عاشقانه و طنز هست فقط اینو شب تو تخت یواشکی نخونین چون پاره میشین
ا.ت: ۲۴ ساله . کیپاپر فور اور . کار پاره وقت: سرایدار کمپانی بیگهیت.سینگل
سوجین: خواهر شما .۳۴ ساله .مجرد.رئیس بزرگ ترین کافه ی کره
سونگ مین : برادر کوچیک جنابالی.۱۹ ساله. هیتر و تو هردفعه راهی بیمارستانش میکنی ( خوب میکنی) .دوست دخمل داره ( خاک تو سرت این ۱۹ سالهشه دوست دختر داره اون وقت تو نداری)
نارا : بست فرند تو.۲۴ ساله .ارمی فور اور. تو ارایشگاه کار می کند
بی تی اس: میشناسید خداراشکر
داستان:
ا.ت ویو
یهووو لمرکز بیلیط کنسرت و فن ساین دارم یس لایت استیکم رو از کارتون برداشتم ی هودی کیوت پوشید دوتا گیره ی سر کیوت زدم به سرم و چند تا تار مو م رو با رنگ مو سفید کردم اوه کیوت بودم کیوت تر شدم لایت استیکم رو برداشتم و در رفتن ی چک زدم دم در گوش داشم
کفش های بنفشم رو پوشیدم و پیاده رفتم پیش به سوی کنسرت bts رفتم تو صف یا ایزد منا چه صفی یهو دیدم ی بچه یعتیم نشته و داره اسم عضا رو تکرار میکنه رفتم جولوش و گفتم ارمی هستی؟
؟: اره
لایت استیک و بیلیط فنسان و کنسرتشو داد بهش
ا.ت: بیا اینا مال تو
؟: مرسیییییی
جونگکوک ویو
داشتم از در پشتی میرفتم که ی ارمی رو دیدم که لایت استیک و بیلیط کنسرتش رو داد به ی بچه هه تصمیم گرفتم دنبالش برم چون تا کنسرت ۶ .۸ ساعت مونده بود هنوزم عضا نیومده بودن
ا.ت ویو
گوشیم برداشتم و پدسگ را گرفتم
مکالمه سونگ مین و ا.ت
_الو ؟
+داداشی تو کادو ی تولدم رو ندادی پس همین الان برام ۹ تا موچی میخری با ۶ تا شیرموز و ۱ کیلو توت فرنگی
_
اتمام مکالمه
داشتم همینطور راه میرفتم و اهنگ فیک لاو رو زیر زبونم می خوندم
جونکوک ویو
داشت کیوت راه می رفت و اهنگ فیک لاو رو می خوند که یهو دستشو سمت من برگنوند و گفت عشقم اونجاس یا خدا یعنی منو شناخت
ا.ت ویو
داشتم رها میرفتم که یهووو
خمارییییی
شرط پارت بعد:
۴ فالو
۴ کامنت
۷لایک
انچه خواهید دید
تو ازمنم هندسام تری
هر وقت خواستی بقلم به روت بازه
قابلمه
دنپایی من کوش
همین دیروز از بیمارستان اومدمااا
ا.ت: ۲۴ ساله . کیپاپر فور اور . کار پاره وقت: سرایدار کمپانی بیگهیت.سینگل
سوجین: خواهر شما .۳۴ ساله .مجرد.رئیس بزرگ ترین کافه ی کره
سونگ مین : برادر کوچیک جنابالی.۱۹ ساله. هیتر و تو هردفعه راهی بیمارستانش میکنی ( خوب میکنی) .دوست دخمل داره ( خاک تو سرت این ۱۹ سالهشه دوست دختر داره اون وقت تو نداری)
نارا : بست فرند تو.۲۴ ساله .ارمی فور اور. تو ارایشگاه کار می کند
بی تی اس: میشناسید خداراشکر
داستان:
ا.ت ویو
یهووو لمرکز بیلیط کنسرت و فن ساین دارم یس لایت استیکم رو از کارتون برداشتم ی هودی کیوت پوشید دوتا گیره ی سر کیوت زدم به سرم و چند تا تار مو م رو با رنگ مو سفید کردم اوه کیوت بودم کیوت تر شدم لایت استیکم رو برداشتم و در رفتن ی چک زدم دم در گوش داشم
کفش های بنفشم رو پوشیدم و پیاده رفتم پیش به سوی کنسرت bts رفتم تو صف یا ایزد منا چه صفی یهو دیدم ی بچه یعتیم نشته و داره اسم عضا رو تکرار میکنه رفتم جولوش و گفتم ارمی هستی؟
؟: اره
لایت استیک و بیلیط فنسان و کنسرتشو داد بهش
ا.ت: بیا اینا مال تو
؟: مرسیییییی
جونگکوک ویو
داشتم از در پشتی میرفتم که ی ارمی رو دیدم که لایت استیک و بیلیط کنسرتش رو داد به ی بچه هه تصمیم گرفتم دنبالش برم چون تا کنسرت ۶ .۸ ساعت مونده بود هنوزم عضا نیومده بودن
ا.ت ویو
گوشیم برداشتم و پدسگ را گرفتم
مکالمه سونگ مین و ا.ت
_الو ؟
+داداشی تو کادو ی تولدم رو ندادی پس همین الان برام ۹ تا موچی میخری با ۶ تا شیرموز و ۱ کیلو توت فرنگی
_
اتمام مکالمه
داشتم همینطور راه میرفتم و اهنگ فیک لاو رو زیر زبونم می خوندم
جونکوک ویو
داشت کیوت راه می رفت و اهنگ فیک لاو رو می خوند که یهو دستشو سمت من برگنوند و گفت عشقم اونجاس یا خدا یعنی منو شناخت
ا.ت ویو
داشتم رها میرفتم که یهووو
خمارییییی
شرط پارت بعد:
۴ فالو
۴ کامنت
۷لایک
انچه خواهید دید
تو ازمنم هندسام تری
هر وقت خواستی بقلم به روت بازه
قابلمه
دنپایی من کوش
همین دیروز از بیمارستان اومدمااا
۹.۱k
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.