فیک ارباب مافیا p4

-آماده ای؟
+آره
-ویو مغز جیمین
.بچه ها ازین فرشته ی خوب و شیطان بد کوچولو تو کارتون ها نشون میدن از اونا تصور کنین
فرشته خوب ف خ شیطان بد ش ب
ف خ :وای نباید این دختر و بزنی آخه ببین چه خوشگله طفلکی
ش ب: نه جیمین اون دختر و بزن اون قوانین خونه ی تو ... بزگترین مافیای کره و زیر پاش گذاشته . استوپ..... استوپ....استوپ عزیزان یه لحظه جیمین بچه ی مظلوم مون رو بزرگترین مافیای کره تصور کنین آدم پاییز میشه
ف خ: نه این کار درستی نیست تو هم اینطور فکر می کنی نه جیمین چون خودتم می دونی یه حسای به اون دختر داری!
ش ب: نه جیمین به حرفش گوش نکن... چون خیلی وقته اون بخش خوبتو انداختی دور...مگه نه؟
جیمین:آه من دارم چیکار می کنم خوب باید این دختر رو شکنجه کنم و در ضمن من علاقه ای به عاشق شدن ندارم

+ ات همینجوری مونده بود نگاه جسورانه ای داشت ولی بدنش می لرزید
-میره میز وسایل شکنجه رو میاره
+با دیدنشون زهره ترک میشه
اون چاقو های تیز ....اون قیچی های بزرگی که معلومه برای چنگ انداختن پوست استفاده میشه .... همشون به نحوه خودشون ترسناک بودن
- خب بهت فرصت انتخاب میدم کدومشون و می خوای؟ می خوای کجای بدنت این وسایل زیبا اما ترسناک مصرف بشه؟
+ تو مغزش
ات ... ات...به خودت بیا ...آروم باش نفس عمیق بکش نترس
خب منطقی ترین راه اینه که چاقو رو انتخاب کنم حداقل کمتر آسیب می بینم
- وقتت داره تموم میشهههه.....۴ ... ۳...۲ و نیم....۲.... یِ-
+چاقو
-نهایت تلاشم رو می کنم که از انتخابت پشیمون بشی
+آب دهنشو قورت میده
-اهم اهم .... خب خب از کجا شروع کنم؟ بگو
+منطقی منطقی منطقی ترین... آره ... هیج جا.. وااای نه انتخاب کن خب اگه پا بگم نمی تونم راه برم اگه دست بگم نمی تونم کاری انجام بدم و اگه صورتم رو بگم...چیزیم نمیشه ولی خب صورتم خراب میشه
-انتخابت؟
+صورتم
-واااو جسورانه ترین انتخاب ... فکر می کردم دختر ها بیشتر از بقیه جاهای بدنشون به صورتشون اهمیت میدن
+ چرا فکر می کنین هرچیزی که از نظر شما درسته ..باید درست باشه؟
هر انسانی ،ی تونه اشتباه کنه این عادیه ...چون ما انسان هستیم طماع ترین، بد ذات ترین در عین حال خوش ذات ترین،حسود ترین و ......خرابکار ترین موجودات
- اون حرفاش خیلی روم تاثیر گذاشت ....این کاملا مخالف چیزی بود که معلم های کار بلدی که بابا از سرتاسر دنیا می آورد بهم یاد داده بودن
اونا هی می گفتن تو حق نداری اشتباه کنی چون تو پارک جیمینی پسر آقای پارک
ولی می دونی چیه حس خوب در عین حال بدی داره که یهو یکی بیاد خلاف تمام چیزهایی که عمرتو تلاش کردی حرف بزنه ولی تو از اینکه یکی به تو همچین حرفی زده خوشحالی
+ ارباب لطفا قبل اینکه ترسم افزایش نرخ پیدا کنه شکنجه ام کنییین
- افزایش نرخ؟+
شوخی بود.. شوخی! .... یه لحظه واستا..... ،نکنه بخاطر شوخی کردن با ارباب باید به مجازاتم اضافه شه واای . با لحن کیوت.
- از لحنش خندم گرفت و خندیدم+
نکنه اشکالی نداره؟ ها؟ . لحن خنده دار و کیوت.
- از ته دل می خنده
ویو جیمین
فکر کنیم آخرین بار که اینجوری از ته دل خندیده بودن یه ۱۵ ۱۶ سالی می گذره
واقعا باید از این دختره ممنون باشم
+ ارباب
- آااه چسبید چون منو پس از مدت ها خندوندی می بخشمت ولی به عنوان تنبیه ۲ روز غ ذ ا نمی خوری ولی آب میتونی
+ مرسییی ...... خب حالا دستامو باز می کنین؟
- نه می خوام یکم بهت نگاه کنم
+ چی ... اررباب چ.چی کار می کنین؟!
- هی بهش نزدیک و نزدیک تر میشه
+ هوی ارباب ... د.دارین چیکار میککنین
- شششش ساکت الان دارم لذت می برم
+ از چی
- از تو
+ ها چی؟
که یهو .........

شرط پارت بعدی




تعداد فالوور ها به تعداد پست ها می رسه

تمام


بااای💙🖤