ادامه پارت قبل
میرای : باورم نمیشه که انقدر بد شانسیم(گریه)
سولار : اشکالی نداره درس میشه
میرای : چه طوری حالا دیگه بدتر شد(گریه)
سولار : نگران نباش تا منو داری غم نداری کوچولو(لبخند)
میرای : مگه چی کار کردی(در حال پاک کرون اشکاش)
سولار : ازشون شکایت کردم
میرای : از کی در مورد چی؟
سولار : از خانواده هامون که چرا این کارو کردن
میرای : ماکه مدرکی نداریم
سولار : دوربین کلیسا ها رو که داریم شهادت دخترارو داریم تازه پسرام راضی به اون کار نبودن پس رو اونام میشه حساب کرد هومم
میرای : اونی تو فوق العاده ای
میرای : اونی میدونی که من چقدر دوست دارم
سولار : در حدی که به جز من کسه دیگه ای اشکتو ندیده
میرای : عاشقتم
سولار : بریم بیرون منتظرمونن
میرای اشکاشو پاک کردم سولار وسایل جعبه کمک های اولیه رو جمع کرد و داخل کشو گذاشت بستش شونه میرای رو گرفت دست گیره رو کشید همزمان با کشیده شدن دست گیره....
پایان پارت هفت
سولار : اشکالی نداره درس میشه
میرای : چه طوری حالا دیگه بدتر شد(گریه)
سولار : نگران نباش تا منو داری غم نداری کوچولو(لبخند)
میرای : مگه چی کار کردی(در حال پاک کرون اشکاش)
سولار : ازشون شکایت کردم
میرای : از کی در مورد چی؟
سولار : از خانواده هامون که چرا این کارو کردن
میرای : ماکه مدرکی نداریم
سولار : دوربین کلیسا ها رو که داریم شهادت دخترارو داریم تازه پسرام راضی به اون کار نبودن پس رو اونام میشه حساب کرد هومم
میرای : اونی تو فوق العاده ای
میرای : اونی میدونی که من چقدر دوست دارم
سولار : در حدی که به جز من کسه دیگه ای اشکتو ندیده
میرای : عاشقتم
سولار : بریم بیرون منتظرمونن
میرای اشکاشو پاک کردم سولار وسایل جعبه کمک های اولیه رو جمع کرد و داخل کشو گذاشت بستش شونه میرای رو گرفت دست گیره رو کشید همزمان با کشیده شدن دست گیره....
پایان پارت هفت
۱.۶k
۰۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.