محافظ سلطنتی پارت۸
شب بعد*ساعت۱۱شب*
گوجو وکیراسا پشت یکی از ساختمونای نزدیک وایساده بودن و منتظر ورود فرد مورد نظر بودن.
صدای بلندی از ساختمون مخفیگاه اومد.
کیراسا و گوجو با سرعت به سمت ساختمون رفتن.
کیراسا شکه شده بود:پس همشون اینجان.
بیش از صدتا نفرین محاصرشون کردن.
گوجو:دستور چیه؟
کیراسا صداشو برد بالا:همشونو بکش.
گوجو به نفرینا حمله کرد و تک تکشونو کشت.
کیراسا:باید بریم داخل ببینیم چه خبره.
گوجو:اما این کاره خطرناکیه.
کیراسا:بریم.
کیراسا خواست وارد ساختمون بشه اما انفجاری باعث شد به عقب پرت بشه.
_پس بالاخره فهمیدی،اره؟تو واقعا باهوشی.
کیراسا:انگار توهم انتظار اومدن منو داشتی.....
******************************************
خرید و فروش نفرین.......این کاریه که مردم پولدار و ثروتمند از خیلی وقت پیش انجام میدادن.
اونا از نفرین های سطح پایین که رام کردنشون آسون تر بود برای کار های مختلف و خدمت کردن به خودشون استفاده میکردن....اونهارو به عنوان اسیر از کشوری به کشور دیگه میبردن.
نفرین های کامل تر و اونهایی که بیشتر شبیه انسان ها بودن(برای مثال:ماهیتو)هم برای سرگرمی های شبانه استفاده میشدن.
چند سال به همین محور جلو رفت.
دیگه برای مردم سراسر دنیا دیدن نفرین ها و خدمت کردن اونهابه انسانها عادی شده بود.
یک ماه پیش به پادشاه خبر رسید که امسال تعداد نفرین ها کاهش زیادی داشته و این باعث شده قیمت نفرین ها خیلی زیاد بشه.
تا جایی که تاجر های بزرگ کشور هم به مشکل خوردن و فکر میکردن خانوادهی سلطنتی چنین کاری کردن.
این وضع ادامه داشت و اعتراضات هم هرروز بیشتر میشد.
پادشاه نامهای به کیراسا نوشت تا به این موضوع رسیدگی کنه.
******************************************
گوجو وکیراسا پشت یکی از ساختمونای نزدیک وایساده بودن و منتظر ورود فرد مورد نظر بودن.
صدای بلندی از ساختمون مخفیگاه اومد.
کیراسا و گوجو با سرعت به سمت ساختمون رفتن.
کیراسا شکه شده بود:پس همشون اینجان.
بیش از صدتا نفرین محاصرشون کردن.
گوجو:دستور چیه؟
کیراسا صداشو برد بالا:همشونو بکش.
گوجو به نفرینا حمله کرد و تک تکشونو کشت.
کیراسا:باید بریم داخل ببینیم چه خبره.
گوجو:اما این کاره خطرناکیه.
کیراسا:بریم.
کیراسا خواست وارد ساختمون بشه اما انفجاری باعث شد به عقب پرت بشه.
_پس بالاخره فهمیدی،اره؟تو واقعا باهوشی.
کیراسا:انگار توهم انتظار اومدن منو داشتی.....
******************************************
خرید و فروش نفرین.......این کاریه که مردم پولدار و ثروتمند از خیلی وقت پیش انجام میدادن.
اونا از نفرین های سطح پایین که رام کردنشون آسون تر بود برای کار های مختلف و خدمت کردن به خودشون استفاده میکردن....اونهارو به عنوان اسیر از کشوری به کشور دیگه میبردن.
نفرین های کامل تر و اونهایی که بیشتر شبیه انسان ها بودن(برای مثال:ماهیتو)هم برای سرگرمی های شبانه استفاده میشدن.
چند سال به همین محور جلو رفت.
دیگه برای مردم سراسر دنیا دیدن نفرین ها و خدمت کردن اونهابه انسانها عادی شده بود.
یک ماه پیش به پادشاه خبر رسید که امسال تعداد نفرین ها کاهش زیادی داشته و این باعث شده قیمت نفرین ها خیلی زیاد بشه.
تا جایی که تاجر های بزرگ کشور هم به مشکل خوردن و فکر میکردن خانوادهی سلطنتی چنین کاری کردن.
این وضع ادامه داشت و اعتراضات هم هرروز بیشتر میشد.
پادشاه نامهای به کیراسا نوشت تا به این موضوع رسیدگی کنه.
******************************************
۲.۶k
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.