عاشق شدن part⁵¹
ویو ا.ت
وقتی اینو گف خون ب مغزم نرسید رفتم جلو و
ا.ت:آخرین بارت باشه بهش میگی ته. باید بهش بگی آقای کیم.
لیندا:بیا بریم ته *چش غره
داشت میرفت ک رفتم جلو و موهاشو گرفتم.
ا.ت:مث اینکه حرف آدمیزاد حالیت نمیشه ن *عصبی
ی لگد زدم تو شکمش ک کوبوندمش ب دیوار
ا.ت:آخرین بارت باشه ک بهش میگی ته فهمیدی دختره هرزه بدبخت
پاشد رفت سمت تهیونگ و خودشو ب موش مردگی زد
لیندا:ته. ببین این دختره وحشی چیکار میکنه. همش از سره حسادته اون ب منو ت حسودی میکنه
ا.ت:آخه اوسکل من باید ب چی ت حسودی کنم. بعدشم ت هیچ رابطه ای با تهیونگ نداری. پس زر اضافی نزن.
ی مشت زدم تو صورتش
ا.ت:و اینکه انقدم نچسب بهش
لیندا:اصن ب ت چه هاااااااا*داد
لیندا:توی میمون کیه ته میشی. وکیلشی. ک هی زر زر میکنی
ا.ت:ن وکیلش نیستم
لیندا:پس بهتره دیگ بهش نزدیک نشی.
اومد سمتم و در گوشم گف
لیندا:اون پسره قراره ب زودی دوس پسرم بسه و تورو مث ی اشغال از خودش دور کنه
اینو ک گف. یدونه محکم زدم تو صورتش،،، موهاشو گرفتم و اونقدر محکم کشیدم ک ممکن بود کنده بشه
ا.ت:بهتره دیگ ب دوس پسرم نزدیک نشی. وگرنه ایندفعه فقط کتک نمیخوری. میمیری*عصبی
ا.ت:ته بیا بریم
بعد با ته از اونجا رفتیم اوک اوسکلم نشست واس خودش گریه کرد(میدونم یکم خشن شد ولی ا.ت خیلی سگ اخلاقه)
اگ ب روحیه حساس بعضیاتون آسیب زد ببخشید 😅
.
.
.
چیو یادتون نره. ؟؟
لایک
و
کامنت
وقتی اینو گف خون ب مغزم نرسید رفتم جلو و
ا.ت:آخرین بارت باشه بهش میگی ته. باید بهش بگی آقای کیم.
لیندا:بیا بریم ته *چش غره
داشت میرفت ک رفتم جلو و موهاشو گرفتم.
ا.ت:مث اینکه حرف آدمیزاد حالیت نمیشه ن *عصبی
ی لگد زدم تو شکمش ک کوبوندمش ب دیوار
ا.ت:آخرین بارت باشه ک بهش میگی ته فهمیدی دختره هرزه بدبخت
پاشد رفت سمت تهیونگ و خودشو ب موش مردگی زد
لیندا:ته. ببین این دختره وحشی چیکار میکنه. همش از سره حسادته اون ب منو ت حسودی میکنه
ا.ت:آخه اوسکل من باید ب چی ت حسودی کنم. بعدشم ت هیچ رابطه ای با تهیونگ نداری. پس زر اضافی نزن.
ی مشت زدم تو صورتش
ا.ت:و اینکه انقدم نچسب بهش
لیندا:اصن ب ت چه هاااااااا*داد
لیندا:توی میمون کیه ته میشی. وکیلشی. ک هی زر زر میکنی
ا.ت:ن وکیلش نیستم
لیندا:پس بهتره دیگ بهش نزدیک نشی.
اومد سمتم و در گوشم گف
لیندا:اون پسره قراره ب زودی دوس پسرم بسه و تورو مث ی اشغال از خودش دور کنه
اینو ک گف. یدونه محکم زدم تو صورتش،،، موهاشو گرفتم و اونقدر محکم کشیدم ک ممکن بود کنده بشه
ا.ت:بهتره دیگ ب دوس پسرم نزدیک نشی. وگرنه ایندفعه فقط کتک نمیخوری. میمیری*عصبی
ا.ت:ته بیا بریم
بعد با ته از اونجا رفتیم اوک اوسکلم نشست واس خودش گریه کرد(میدونم یکم خشن شد ولی ا.ت خیلی سگ اخلاقه)
اگ ب روحیه حساس بعضیاتون آسیب زد ببخشید 😅
.
.
.
چیو یادتون نره. ؟؟
لایک
و
کامنت
۱۰.۶k
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.