🩸🥀 Blood roses
Part 1
توی شب سهمگین و طوفانی گرگی زخمی در میان جنگل ها از جنگ سختی در حال دویدن بود تا اینکه به باغ گلی رسید و اونجا از هوش رفت
وقتی بیدار شد منگ بود تنها چیزی که دیده بود زنی بود با لباس و لب های درخشان اونجا بود که داشت دستش درمان میکرد و وقتی درحال رفتن بود گفت : ........
و اونجا ما باز همو و میبینیم و تو میفهمی که من همیشه....... تو بودم
(تیکه هایی که نقطه چینه در پارت های بعد مشخص میشه )
و تا اون زمان خدافظ
و غیب میشه
« راوی »
بعد از اون جریان محافظ ها شاهزاده قصه رو پیدامیکنن و میبرنش
-3 سال بعد -
جین ویو --- * کوبیدن مشت به دیوار * اه 3 سال گذشته و من من هنوز اونو پیدا نکردم من میخامش( فکر کنین اینجا با داد بودو بعد صداش اروم میشه )اون زیبا بود و درخشان اون کجاست
*تق تق *جین بیا تو او تویی.....
# جمهور ی- اسلامی- ایران
توی شب سهمگین و طوفانی گرگی زخمی در میان جنگل ها از جنگ سختی در حال دویدن بود تا اینکه به باغ گلی رسید و اونجا از هوش رفت
وقتی بیدار شد منگ بود تنها چیزی که دیده بود زنی بود با لباس و لب های درخشان اونجا بود که داشت دستش درمان میکرد و وقتی درحال رفتن بود گفت : ........
و اونجا ما باز همو و میبینیم و تو میفهمی که من همیشه....... تو بودم
(تیکه هایی که نقطه چینه در پارت های بعد مشخص میشه )
و تا اون زمان خدافظ
و غیب میشه
« راوی »
بعد از اون جریان محافظ ها شاهزاده قصه رو پیدامیکنن و میبرنش
-3 سال بعد -
جین ویو --- * کوبیدن مشت به دیوار * اه 3 سال گذشته و من من هنوز اونو پیدا نکردم من میخامش( فکر کنین اینجا با داد بودو بعد صداش اروم میشه )اون زیبا بود و درخشان اون کجاست
*تق تق *جین بیا تو او تویی.....
# جمهور ی- اسلامی- ایران
۲.۱k
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.