یک شب ماندگاری در پاریس. پارت ۷
ویوی بعد از چند روز
بعد چند روز تخت های جدیدی آوردن و بعد اون تخت های کهنه رو بردن
کارمند:خانم پانیز
پانیز:بله
کارمند:یک کلید زیر تخت بود برای شماست
پانیز:کلید من
کارمند:اره
پانیز مطمئن بود کلید اون اتاق یک نشان داشت همون نشان که رو در اتاق بود بود
پانیز : توفکرش ولی بلند گفت ارهههههه خودشه
کارمند:چی
پانیز:هیچی مرسی پیداش کردید🤭
کارمن:خواهش کارمون تموم شد بریم ما دیگه فعلا
پانیز:خدافظ
بای
بچه ببخشید کم میزارم
بعد چند روز تخت های جدیدی آوردن و بعد اون تخت های کهنه رو بردن
کارمند:خانم پانیز
پانیز:بله
کارمند:یک کلید زیر تخت بود برای شماست
پانیز:کلید من
کارمند:اره
پانیز مطمئن بود کلید اون اتاق یک نشان داشت همون نشان که رو در اتاق بود بود
پانیز : توفکرش ولی بلند گفت ارهههههه خودشه
کارمند:چی
پانیز:هیچی مرسی پیداش کردید🤭
کارمن:خواهش کارمون تموم شد بریم ما دیگه فعلا
پانیز:خدافظ
بای
بچه ببخشید کم میزارم
۳۷۹
۲۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.