پارت ۹۱ Blood moon
پارت ۹۱ Blood moon
کوک:بریم تبریگ بگیم
ا/ت:بریم
بلند شدیم و دست تو دست هم رفتیم سمت جایگاه عروس داماد
بادیدنمون در گوش عروس یه چیزی گفت
که انوم سرو تکون دادو باهمیدگه واستادن
جونگکوک با داماد روبوسی کرد منم
دست دادم
جیمین:خیلی خوش امیدین خانم ا/ت
سعی کردم لبخند بزنم
ا/ت:ممنون خوشبخت بشین
جیمین:ممنون
کوک:منم دیگه بوقم اقای جیمین نه که میاد به بازار معلومه دیگه ما باید کهنه بشیم
فقط خانم ا/ت خوش امدن دیگه اره؟
داماد که فهمیدم اسمش جیمینه گفت
جیمین:به مرگ خودم نباشه به مرگ سوجین خیلی خوشحال شدم
عروس که فهمیدم اسمش سوجینه
با دست گلش کوبوند تو سر جیمین و گفت
سوجین: مرگ عمت بیشور
زدیم زیر خنده
سوجین دستمو گرفت و گفت
سوجین:عزیزم خیلی خوش امدی اصلا فکر نمیکردم زن جونگکوک اینقده خوشگل باشه جیمین میگفت
ولی من فکرکردم حتما مثل یکی از اون دوست دخترای عتیقشه
بعدم به جونگکوک چشم غره رفت
کوک:حالا چرا میزنی؟
سوجین:من موندم این بهار چه جوری تورو تحمل میکنه
کوک:همونطوری که جیمین تورو تحمل میکنه
کوک:بریم تبریگ بگیم
ا/ت:بریم
بلند شدیم و دست تو دست هم رفتیم سمت جایگاه عروس داماد
بادیدنمون در گوش عروس یه چیزی گفت
که انوم سرو تکون دادو باهمیدگه واستادن
جونگکوک با داماد روبوسی کرد منم
دست دادم
جیمین:خیلی خوش امیدین خانم ا/ت
سعی کردم لبخند بزنم
ا/ت:ممنون خوشبخت بشین
جیمین:ممنون
کوک:منم دیگه بوقم اقای جیمین نه که میاد به بازار معلومه دیگه ما باید کهنه بشیم
فقط خانم ا/ت خوش امدن دیگه اره؟
داماد که فهمیدم اسمش جیمینه گفت
جیمین:به مرگ خودم نباشه به مرگ سوجین خیلی خوشحال شدم
عروس که فهمیدم اسمش سوجینه
با دست گلش کوبوند تو سر جیمین و گفت
سوجین: مرگ عمت بیشور
زدیم زیر خنده
سوجین دستمو گرفت و گفت
سوجین:عزیزم خیلی خوش امدی اصلا فکر نمیکردم زن جونگکوک اینقده خوشگل باشه جیمین میگفت
ولی من فکرکردم حتما مثل یکی از اون دوست دخترای عتیقشه
بعدم به جونگکوک چشم غره رفت
کوک:حالا چرا میزنی؟
سوجین:من موندم این بهار چه جوری تورو تحمل میکنه
کوک:همونطوری که جیمین تورو تحمل میکنه
۱۰.۳k
۲۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.