فیک...I like baby but...1
Part:11
آوا ویو
دینگ دونگگ«صدای در»
با خوشحالی به سمت در رفتم و در و باز کردم ولی با دیدن چیزی که دیدم حس کردم قلبم دیگه نمیزنه
/ددی این هرزه کیه
_بیبی این ی خدمتکاره ولش کن
بعد باهم به سمت اتاق مشترکمون رفتم و بعد صدای.......... اومد
حالم بد بود گریم بند نمیومد بیبی چک رو از روی میز برداشتم و همراه یادداشتی توی اتلق پرت کردم و بعد به سمت در رفتم
+توی این خونه جای همه چیز هست جز منــــــ😥
و بعد از خونه رفتم بیرون و به سمت خونه ی جونکوک حرکت کردم لباسم برای این هوا بد بود داشت برف میومد دستم رو روی شکم گزاشتم تا اون گرمش باشه و حس سرما نکنه اون بچه چه گناهی کرده که باید تقاص کارای پدرشو بده به
همه مردم با تعجب بهم نگاه میکردن پوزخندی به حال خودم زدم چی شد که اینطوری شد اون......... این تقصیری نداشت همش تقصیر خودمه اگه اون حرفارو بهش نمیزدم چشمه ی اشکام خشک شده بود ازبس که گریه کرده بودم به خودم اومدم دیدم به خونه ی جونکوک رسیدن زنگ در رو زدم
-کی....
+سلام جونکوکی
-آوا تویی بیا تو سردت نشده؟
کفشام رو درآوردم و رفتم تو با دیدن اعضا سلامی بهشون کردم
+سلام
♡سلاممم
علامت اعضا: ~شوگا&جین#نامجون-جونکوک=جیمین•هوسوک♡همشون»
~آوا تنها اومدی؟ کو تهیونگو؟
با اسم تهینگ بغضم ترکید و تبدیل به هق هق شدرو زمین نشستم و دستامو رو چشمام قرار دادم تا خودمو خالی کنم
&آوا چی شده؟
+هق تهیونگ هق هق تهیونگ
•تهیونگ چی؟
+هق اون با ی دختر اومد خونه هق اونو برد تو اتاقمون هق
#یعنی اون به تو خیانت کرده؟
+هق آره هق
یهو تو بغل یکی فرو رفتم
-اشکالی نداره درست میشه
+زندگیم درست میشه هق زندگیم به گوه هق نشسته هق درست میشه؟
=چیزی داری ازش تا با تهیدید کردنش یا نابود کردنش ازش انتقام بگیری؟
+آره هق دارم ولی نه میشه تهدید کرد که نابود هق چون خودم نابود میشم هق
-آوا اون چیه؟
دستم رو رو شکمم قرار دادم
+این بچه
اعضا با تعجب بهم نگاه کردن
=میخوای نگهش داری؟
-اگه نخواد نگهش داره من نمیزارم دفعه ی قبلی که بچه سقط شد من اونو بردم دکتر دکترم گفت که اگر دفعه ی بعدی بچس سقط شد دیگه باردار نمیشه
#من اون تهیونگ بیشرف رو میکشم
&اون به چه حقی ی زن رو آورده خونتون و جلوی چشم تو بهت خیانت کرده تهیونگ الدنگ بیشرف...... جنازشو واست میارم«رپ با صدای کیم سوکجین»
بعد اینکه اعضا کلی باهام شوخی کردن و خندیدیمو فیلم نگاه کردیم و غذا خوردیم دیگه کم کم اعضا رفتن خونه هاشون
+جونکوکا من کجا بخوابم؟
-دنبالم بیا
-اینجا بخواب
+خودت کجا میخوابی
-پیش تو
+ا واااااا بیهیا
-چاگیاا
+عمرن
-چاگیی
+هوف چشاتو اونطوری نکن باشه
-یسس
+حالا لباس چی بپوشم
-از لباسای من
+هوف باشه
کوک ویو
یسس آوا پیشم میخوابه آوا پیشم میخوابه
+جونکوککککککک کوجایی
آوا ویو
دینگ دونگگ«صدای در»
با خوشحالی به سمت در رفتم و در و باز کردم ولی با دیدن چیزی که دیدم حس کردم قلبم دیگه نمیزنه
/ددی این هرزه کیه
_بیبی این ی خدمتکاره ولش کن
بعد باهم به سمت اتاق مشترکمون رفتم و بعد صدای.......... اومد
حالم بد بود گریم بند نمیومد بیبی چک رو از روی میز برداشتم و همراه یادداشتی توی اتلق پرت کردم و بعد به سمت در رفتم
+توی این خونه جای همه چیز هست جز منــــــ😥
و بعد از خونه رفتم بیرون و به سمت خونه ی جونکوک حرکت کردم لباسم برای این هوا بد بود داشت برف میومد دستم رو روی شکم گزاشتم تا اون گرمش باشه و حس سرما نکنه اون بچه چه گناهی کرده که باید تقاص کارای پدرشو بده به
همه مردم با تعجب بهم نگاه میکردن پوزخندی به حال خودم زدم چی شد که اینطوری شد اون......... این تقصیری نداشت همش تقصیر خودمه اگه اون حرفارو بهش نمیزدم چشمه ی اشکام خشک شده بود ازبس که گریه کرده بودم به خودم اومدم دیدم به خونه ی جونکوک رسیدن زنگ در رو زدم
-کی....
+سلام جونکوکی
-آوا تویی بیا تو سردت نشده؟
کفشام رو درآوردم و رفتم تو با دیدن اعضا سلامی بهشون کردم
+سلام
♡سلاممم
علامت اعضا: ~شوگا&جین#نامجون-جونکوک=جیمین•هوسوک♡همشون»
~آوا تنها اومدی؟ کو تهیونگو؟
با اسم تهینگ بغضم ترکید و تبدیل به هق هق شدرو زمین نشستم و دستامو رو چشمام قرار دادم تا خودمو خالی کنم
&آوا چی شده؟
+هق تهیونگ هق هق تهیونگ
•تهیونگ چی؟
+هق اون با ی دختر اومد خونه هق اونو برد تو اتاقمون هق
#یعنی اون به تو خیانت کرده؟
+هق آره هق
یهو تو بغل یکی فرو رفتم
-اشکالی نداره درست میشه
+زندگیم درست میشه هق زندگیم به گوه هق نشسته هق درست میشه؟
=چیزی داری ازش تا با تهیدید کردنش یا نابود کردنش ازش انتقام بگیری؟
+آره هق دارم ولی نه میشه تهدید کرد که نابود هق چون خودم نابود میشم هق
-آوا اون چیه؟
دستم رو رو شکمم قرار دادم
+این بچه
اعضا با تعجب بهم نگاه کردن
=میخوای نگهش داری؟
-اگه نخواد نگهش داره من نمیزارم دفعه ی قبلی که بچه سقط شد من اونو بردم دکتر دکترم گفت که اگر دفعه ی بعدی بچس سقط شد دیگه باردار نمیشه
#من اون تهیونگ بیشرف رو میکشم
&اون به چه حقی ی زن رو آورده خونتون و جلوی چشم تو بهت خیانت کرده تهیونگ الدنگ بیشرف...... جنازشو واست میارم«رپ با صدای کیم سوکجین»
بعد اینکه اعضا کلی باهام شوخی کردن و خندیدیمو فیلم نگاه کردیم و غذا خوردیم دیگه کم کم اعضا رفتن خونه هاشون
+جونکوکا من کجا بخوابم؟
-دنبالم بیا
-اینجا بخواب
+خودت کجا میخوابی
-پیش تو
+ا واااااا بیهیا
-چاگیاا
+عمرن
-چاگیی
+هوف چشاتو اونطوری نکن باشه
-یسس
+حالا لباس چی بپوشم
-از لباسای من
+هوف باشه
کوک ویو
یسس آوا پیشم میخوابه آوا پیشم میخوابه
+جونکوککککککک کوجایی
۸.۳k
۰۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.