رمان ملک قلبم
رمان ملک قلبم
پارت ۴۵
دیانا، یه کوچولو یه دنیا حساسم
ارسلان، قربونت میای فیلم ببینیم
دیا،خستم ولی اوکی
ار،کمدی بزارم
دیانا، فرقی نداره
ار،اوکی یه فیلم کمدی گذاشتم اومدم نشستم کنار
دیا،سرم رو گذاشتم رو شونش
ار،سرشو گذاشت رو شونم دستمو رو سرش گذاشتم و نازش کردم
.. بعد فیلم ..
دیا،آخ دلم چقدر باحال بود
ار،یکی دیگه بزارم
دیا،نه خستم بریم بخوابیم
ار،بریم عزیزم
دیا، رفتم تو اتاق رو تخت دراز کشیدم ارسلان برق هارو خاموش کرد کنارم دراز کشید
پارت ۴۵
دیانا، یه کوچولو یه دنیا حساسم
ارسلان، قربونت میای فیلم ببینیم
دیا،خستم ولی اوکی
ار،کمدی بزارم
دیانا، فرقی نداره
ار،اوکی یه فیلم کمدی گذاشتم اومدم نشستم کنار
دیا،سرم رو گذاشتم رو شونش
ار،سرشو گذاشت رو شونم دستمو رو سرش گذاشتم و نازش کردم
.. بعد فیلم ..
دیا،آخ دلم چقدر باحال بود
ار،یکی دیگه بزارم
دیا،نه خستم بریم بخوابیم
ار،بریم عزیزم
دیا، رفتم تو اتاق رو تخت دراز کشیدم ارسلان برق هارو خاموش کرد کنارم دراز کشید
۵.۹k
۰۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.