پارت 18
ویو ا.ت
با دل درد زیر دلم بیدار شدم ساعت 9 صبح
ا.ت: ای آه آه تهی......ونگ
ته ته :بزار پنچ دقیقه دیگه بخوابم
ویو ته ته
با صدای ا.ت بدار شدم
ا.ت:ای آه آه تهی......ونگ
ته ته:بزار پنج دقیقه دیگه بخوابم
که یهو یادم اومد دیشب چه اتفاقی افتاد یهو پاشدم
ا.ت:آه چ..ته ای
ته ته: خوبی
ا.ت:نه
ته ته:دلت درد میکنه
ا.ت:اره.....به....ت ای دی...شب گفتم آه روم باش ای
ته ته: ببخشید تحریک شدم.... الان بیا بغلم بریم صبونه بخوریم
ا.ت:دستشویی دارم ای
ته ته:باشه تو برو دستشویی منم میرم مسواک بزنم
ا.ت:باشه آه
ا.ت بردم دستشویی مسواک زدم داشتم میرفتم که صدای ا.ت شنیدم
ته ته: بله بیب
ا.ت:پد داری
ته ته:چی هست
ا.ت:از همون هایی که اون شب یون ک بهت داد
ته ته:آها اره ....... پریود شدی
ا.ت: اره ای
ته ته:آها باشه الان برات میارم
ا.ت بغل کردم از پله ها که داشتم میومدم پایین خدمت کارا از مرخصی برگشته بودن 3 خدمت کار بیشتر نداشتم چون خونم کوچیک بود همشون تعضیم کردن که ا.ت
ا.ت: جیغ اینا کین برگرد بالا
ته ته:آروم باش
برگشتم بالا
ته ته:چی شد ا.ت
ا.ت:اونا کین
ته ته:اونا خدمت کارن
ا.ت:من خجالت می کشم اونا ببینن من و تو رابطه داریم اگه لومون بدن چی از دانشگاه اخراج میشیم
ته ته: نگران نباش اگه این کار و کنن پدرشون و در میارم
ا.ت: واقعا
ته ته:اره
بغلش کردم رفتیم پایین صبحون رو خوردیم بعد رفتیم جلو تلویزیون
ته ته:بیب زیبای حقیقی ببینیم
ا.ت:اره تهیونگ
ته ته:😮💨
ا.ت:چیه
ته ته:اگه میخوای سریال ببینیم باید ددی صدام کنی
ا.ت:باشه ددی فیلم و بزار
با دل درد زیر دلم بیدار شدم ساعت 9 صبح
ا.ت: ای آه آه تهی......ونگ
ته ته :بزار پنچ دقیقه دیگه بخوابم
ویو ته ته
با صدای ا.ت بدار شدم
ا.ت:ای آه آه تهی......ونگ
ته ته:بزار پنج دقیقه دیگه بخوابم
که یهو یادم اومد دیشب چه اتفاقی افتاد یهو پاشدم
ا.ت:آه چ..ته ای
ته ته: خوبی
ا.ت:نه
ته ته:دلت درد میکنه
ا.ت:اره.....به....ت ای دی...شب گفتم آه روم باش ای
ته ته: ببخشید تحریک شدم.... الان بیا بغلم بریم صبونه بخوریم
ا.ت:دستشویی دارم ای
ته ته:باشه تو برو دستشویی منم میرم مسواک بزنم
ا.ت:باشه آه
ا.ت بردم دستشویی مسواک زدم داشتم میرفتم که صدای ا.ت شنیدم
ته ته: بله بیب
ا.ت:پد داری
ته ته:چی هست
ا.ت:از همون هایی که اون شب یون ک بهت داد
ته ته:آها اره ....... پریود شدی
ا.ت: اره ای
ته ته:آها باشه الان برات میارم
ا.ت بغل کردم از پله ها که داشتم میومدم پایین خدمت کارا از مرخصی برگشته بودن 3 خدمت کار بیشتر نداشتم چون خونم کوچیک بود همشون تعضیم کردن که ا.ت
ا.ت: جیغ اینا کین برگرد بالا
ته ته:آروم باش
برگشتم بالا
ته ته:چی شد ا.ت
ا.ت:اونا کین
ته ته:اونا خدمت کارن
ا.ت:من خجالت می کشم اونا ببینن من و تو رابطه داریم اگه لومون بدن چی از دانشگاه اخراج میشیم
ته ته: نگران نباش اگه این کار و کنن پدرشون و در میارم
ا.ت: واقعا
ته ته:اره
بغلش کردم رفتیم پایین صبحون رو خوردیم بعد رفتیم جلو تلویزیون
ته ته:بیب زیبای حقیقی ببینیم
ا.ت:اره تهیونگ
ته ته:😮💨
ا.ت:چیه
ته ته:اگه میخوای سریال ببینیم باید ددی صدام کنی
ا.ت:باشه ددی فیلم و بزار
۳.۸k
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.