you are mine!:) PART³
you are mine!:)____PART³
واقعا برام سوال شده بود که چرا تهیونگ انقدر عجیب شده بود. وقتی که مهماندار از دستشویی اومد بیرون من به اون دستشویی رفتم دستشویی پر از خون بود. فکر کنم پریود بود. فهمیدم که مهماندار چراا اینجور بود.!
تهیونگ از دستشویی اومد بیرون بعدش منم هم اومدم بیرون. من خیلی مشکوک بودم. تهیونگ هم خیلی عجیب. از وقتی که تو هواپیما بودم ساعتها مشغول فکر کردن بودم واقعا چرا!؟ مهماندار هواپیما خیلی خیلی زرنگ بود. من هم اصلا نگاه به صورت مهماندار نکردم و وقتی نگاه صورت اون کردم، خیلی خوشکل بود، البته اون برام یکم اشنا شده بود. مهمان دار هواپیما اسمش باران بود، و اون ایرانی بود، دیگه خیلی برام اشنا شده بود. فهمیدم که اون یه خواننده یه گروه کره ای هست، دیگه کاری نداشتم چون فکر کردم تهیونگ بخاطر خواننده بودنش باهاش دوست شده، یک ساعت گذشت و کم کم هواپیما داشت فرود میومد. تهیونگ به مهماندار گفت:«میشه ایدیتو بهم بدی؟» مهماندار هواپیما ایدی اینستا شو به تهیونگ داد.
(قصد توهین به اعضا نیست همونطور که میدونید فیک هست؟)
ادامه پارت بعدی
واقعا برام سوال شده بود که چرا تهیونگ انقدر عجیب شده بود. وقتی که مهماندار از دستشویی اومد بیرون من به اون دستشویی رفتم دستشویی پر از خون بود. فکر کنم پریود بود. فهمیدم که مهماندار چراا اینجور بود.!
تهیونگ از دستشویی اومد بیرون بعدش منم هم اومدم بیرون. من خیلی مشکوک بودم. تهیونگ هم خیلی عجیب. از وقتی که تو هواپیما بودم ساعتها مشغول فکر کردن بودم واقعا چرا!؟ مهماندار هواپیما خیلی خیلی زرنگ بود. من هم اصلا نگاه به صورت مهماندار نکردم و وقتی نگاه صورت اون کردم، خیلی خوشکل بود، البته اون برام یکم اشنا شده بود. مهمان دار هواپیما اسمش باران بود، و اون ایرانی بود، دیگه خیلی برام اشنا شده بود. فهمیدم که اون یه خواننده یه گروه کره ای هست، دیگه کاری نداشتم چون فکر کردم تهیونگ بخاطر خواننده بودنش باهاش دوست شده، یک ساعت گذشت و کم کم هواپیما داشت فرود میومد. تهیونگ به مهماندار گفت:«میشه ایدیتو بهم بدی؟» مهماندار هواپیما ایدی اینستا شو به تهیونگ داد.
(قصد توهین به اعضا نیست همونطور که میدونید فیک هست؟)
ادامه پارت بعدی
۴.۹k
۲۶ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.