پارت63
#پارت63
#دخترکوچولویمن👧🏻💧
به سمت جایی که غذا خوردیم سرچرخوندم که با نبود بهسا یه آن دستپاچه شدم!!
به سمت میزمون رفتم که پسر جوونی درحال تمیز کردنش بود ، به سمت خم شدم و گفتم:
+ یه دختر ۱۵،۱۶ ساله ندیدی اینجا؟؟
پسره همونطور که داشت با دستمال میزو تمیز میکرد سرشو بلند کرد و گفت:
_ نه ندیدم
اَهی گفتم و رفتم به سمت ماشین ، خدا خدا میکردم که اونجا پیداش کنم ولی متاسفانه اونجام نبود
عصبی لگد محکمی به لاستیک ماشین زدم و دست به کمر شدم ، یعنی کجاست میتونست رفته باشه؟
دورو اطرافم قشنگ وارسی کردم ولی پیداش نکردم ، کلافه دستمو لای موهام فرو بردم
و برگشتم سمت پیتزا فروشی تا دوربینارو چک کنم که از پشت شیشه بهسارو دیدم که داشت اطرافشو نگاه میکرد
اخمامو تو هم کشیدم و رفتم به سمتش ؛ با دیدنم انگار خوشحال شده بود که بازوشو چنگ زدم و دنبال خودم کشیدمش بیرون
هولش دادم سمت ماشین که کمرش خورد به در و نالید
_ آی دستم....
خشمگین گفتم:
+ کدوم گوری بودی؟
همونطور که بازوشو میمالید مظلومگفت:
_ من فقط رفته بودم دسشویی
+ بیجا کردی بدون اجازه ی من رفتی دسشویی.....
#دخترکوچولویمن👧🏻💧
به سمت جایی که غذا خوردیم سرچرخوندم که با نبود بهسا یه آن دستپاچه شدم!!
به سمت میزمون رفتم که پسر جوونی درحال تمیز کردنش بود ، به سمت خم شدم و گفتم:
+ یه دختر ۱۵،۱۶ ساله ندیدی اینجا؟؟
پسره همونطور که داشت با دستمال میزو تمیز میکرد سرشو بلند کرد و گفت:
_ نه ندیدم
اَهی گفتم و رفتم به سمت ماشین ، خدا خدا میکردم که اونجا پیداش کنم ولی متاسفانه اونجام نبود
عصبی لگد محکمی به لاستیک ماشین زدم و دست به کمر شدم ، یعنی کجاست میتونست رفته باشه؟
دورو اطرافم قشنگ وارسی کردم ولی پیداش نکردم ، کلافه دستمو لای موهام فرو بردم
و برگشتم سمت پیتزا فروشی تا دوربینارو چک کنم که از پشت شیشه بهسارو دیدم که داشت اطرافشو نگاه میکرد
اخمامو تو هم کشیدم و رفتم به سمتش ؛ با دیدنم انگار خوشحال شده بود که بازوشو چنگ زدم و دنبال خودم کشیدمش بیرون
هولش دادم سمت ماشین که کمرش خورد به در و نالید
_ آی دستم....
خشمگین گفتم:
+ کدوم گوری بودی؟
همونطور که بازوشو میمالید مظلومگفت:
_ من فقط رفته بودم دسشویی
+ بیجا کردی بدون اجازه ی من رفتی دسشویی.....
۱.۸k
۱۲ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.