تکپارتی کوک(اسمات)
( تکپارتی )
: وقتی ترو تو کمپانی میبینع که با یه پسر گرم گرفتی .
ویو کوک
داشتم توی کمپانی تمرین میکردم که دیدم ا.ت با یه پسر اومد داخل و مشغول صحبت بودن
پسره نزدیکش میشد و دست میزاشت روی کمرش
درسته باهم دعوا کردیم ولی دلیل نمیشه خودشو به بقیه بمالونه
با حرص بهشون نگاه میکرد هرزگاهی نگاه ریز به من مینداخت بعد چند ساعت رفت توی یکی از اتاقای کمپانی داشت لباس عوض میکرد این وقت انتقام بود
- به به بیبی چخبرا
+هعی هعی برو بیرون لباس تنم نیست
- چیز جدیدی نیست که خیلی بدنتو دیدم
+تکراری شد دخترای زیادی برات میمیرن اونا هستن آقای جعون
- باز شدم جعون از روی عصبانیت گفتم
+ ادما تو این جور مواقع واقعیتو میگن
- هرچی خواستی بگو تهش تو مال منی بخوای نخوای نظرت چیه یکم تفریح کنیم
+خفه شو
- به هر حال خودتو مالوندی به پسره
+اوا ببخشید ناراحت شدی
- بهتره مشروبی چیزی بخوری درد زیادی در انتظارنته
ویو ا.ت
اومد جلو انداختم روی میز بزرگ وسط اتاق و درو قفل کرد اومد روی میز و از روی شلوار منو می..مالون.د
- خودتم میدونی دعوا بی معنی بود خودتم میزان عشق منو میدونی پس بهتره همکاری کنی تا بهت خوش بگزره ۳ هفته است رابطه نداریم
ویو ا.ت
دیدم واقعا خودمم تحریک شدم و حق داشت
و اگر هم کاری نمیکردم صدرصد پارم میکرد لعنتی کی..نگ سایزم هست
پس با سر تاید کردم
شروع کرد به ک..ی..س گرفتن ازم منم لب پایینشو گ.از گرفتم و از روی شلوار ک/یرشو مالوندم که تو دهنم اهش درومد لباسمو داد بالا و سوتی.نمو زد بالا شروع کرد به مالوندن سین/ه هام
از زیر لباس با سیکس پکاش بازی میکردم
که نیپل...مو گاز گرفت از کمر گرفت و من. بلند کرد
- نظرت چیه واسه ددی س.اک بزنی
ویو ا.ت شروع کردم به س.اک زدن همیشه تو این کار خوب بودم و از هر طرف به اوج میبردمش
کی..رشو تو دستم گرفت و فشار دادم که پو..صیمو فشار داد
شلوارمو دراورد
شروع کرد
به خو..ردن و اطرفشو گاز میگرفت
منم ناله های بیشرمانه میکردم
پاهامو باز کرد
و دا/خلم کرد و تلمبه میزد
۳۰ مین گزشت
- زیاد داد نزن صدات میره بیرون
+جونگ کوک من دارم میام
ادمین
هردوشون با هم ار..ضا شدن
جونگ کوک ا.تو به حالت داگی دراورد و ۲۰ دقیقه همین طور گزشت
و شروع کرد به گاز گرفتن رونم و فشار میدا.د
- رون سفت سفیدی داری جوری کبودت کنم که لباس کوتاه نپوشی
ویو ا.ت
این کارو کرد لباسای منو پوشند و از روی میز برداشتم گزاشتم روی مبل و شکممو ماساژ داد
- خوبه رام شدی و لجبازی نکردی وگرنه پارت میکردم نزیدک اون لاشیم نمیشی
+اوکی
🤐🤐🤐
: وقتی ترو تو کمپانی میبینع که با یه پسر گرم گرفتی .
ویو کوک
داشتم توی کمپانی تمرین میکردم که دیدم ا.ت با یه پسر اومد داخل و مشغول صحبت بودن
پسره نزدیکش میشد و دست میزاشت روی کمرش
درسته باهم دعوا کردیم ولی دلیل نمیشه خودشو به بقیه بمالونه
با حرص بهشون نگاه میکرد هرزگاهی نگاه ریز به من مینداخت بعد چند ساعت رفت توی یکی از اتاقای کمپانی داشت لباس عوض میکرد این وقت انتقام بود
- به به بیبی چخبرا
+هعی هعی برو بیرون لباس تنم نیست
- چیز جدیدی نیست که خیلی بدنتو دیدم
+تکراری شد دخترای زیادی برات میمیرن اونا هستن آقای جعون
- باز شدم جعون از روی عصبانیت گفتم
+ ادما تو این جور مواقع واقعیتو میگن
- هرچی خواستی بگو تهش تو مال منی بخوای نخوای نظرت چیه یکم تفریح کنیم
+خفه شو
- به هر حال خودتو مالوندی به پسره
+اوا ببخشید ناراحت شدی
- بهتره مشروبی چیزی بخوری درد زیادی در انتظارنته
ویو ا.ت
اومد جلو انداختم روی میز بزرگ وسط اتاق و درو قفل کرد اومد روی میز و از روی شلوار منو می..مالون.د
- خودتم میدونی دعوا بی معنی بود خودتم میزان عشق منو میدونی پس بهتره همکاری کنی تا بهت خوش بگزره ۳ هفته است رابطه نداریم
ویو ا.ت
دیدم واقعا خودمم تحریک شدم و حق داشت
و اگر هم کاری نمیکردم صدرصد پارم میکرد لعنتی کی..نگ سایزم هست
پس با سر تاید کردم
شروع کرد به ک..ی..س گرفتن ازم منم لب پایینشو گ.از گرفتم و از روی شلوار ک/یرشو مالوندم که تو دهنم اهش درومد لباسمو داد بالا و سوتی.نمو زد بالا شروع کرد به مالوندن سین/ه هام
از زیر لباس با سیکس پکاش بازی میکردم
که نیپل...مو گاز گرفت از کمر گرفت و من. بلند کرد
- نظرت چیه واسه ددی س.اک بزنی
ویو ا.ت شروع کردم به س.اک زدن همیشه تو این کار خوب بودم و از هر طرف به اوج میبردمش
کی..رشو تو دستم گرفت و فشار دادم که پو..صیمو فشار داد
شلوارمو دراورد
شروع کرد
به خو..ردن و اطرفشو گاز میگرفت
منم ناله های بیشرمانه میکردم
پاهامو باز کرد
و دا/خلم کرد و تلمبه میزد
۳۰ مین گزشت
- زیاد داد نزن صدات میره بیرون
+جونگ کوک من دارم میام
ادمین
هردوشون با هم ار..ضا شدن
جونگ کوک ا.تو به حالت داگی دراورد و ۲۰ دقیقه همین طور گزشت
و شروع کرد به گاز گرفتن رونم و فشار میدا.د
- رون سفت سفیدی داری جوری کبودت کنم که لباس کوتاه نپوشی
ویو ا.ت
این کارو کرد لباسای منو پوشند و از روی میز برداشتم گزاشتم روی مبل و شکممو ماساژ داد
- خوبه رام شدی و لجبازی نکردی وگرنه پارت میکردم نزیدک اون لاشیم نمیشی
+اوکی
🤐🤐🤐
۳۲.۱k
۲۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.