پارت ۱۷
پارت ۱۷
از ماشین پیاده شد و به طرف خونه رفت
برقا خاموش بودن و این کوک رو نگران تر میکرد! نکنه بلایی سر اون دختر کوچولو سرخود اومده باشه
چند باری صداش زد ولی جوابی نشنید
گوشش به صدای گریه دختر تو اتاق خورد
با نگرانی در اتاقو باز کرد و به ات که تو خودش جم شده نگاه کرد
_ چی شده
ات با دیدن کوک سریع از تخت اومد پایین و بغلش کرد کوک تعجب کرده بود اخیرا این چند روز ات خیلی بهش اهمیت میداد و کوک و خر ذوق میشد
اونم بغلش کرد و روی موهاش بوسه زد
_ چرا گریه میکنی
هقق نگرانت هقق شدم
_ چرا باید نگران من بشی جوجه
خ خب تو عصبی هق بودی هقق منم ترسیدم بلایی هق سر خودت بیاری
_ واقعا نگرانم شدی؟(ذوق)
ات سرشو بالا پایین کرد
کوکم اتو از خودش جدا کرد و رویه لبش بوسه کوتاه زد
_ میگم فیلم ببینیم؟
واقعا(ذوق کیوت)
کوک زیر لب کیوتی بهش گفتو سرشو به معنی اره تکون داد
بعدا تا وقتی لباساشو عوض کنه ات رفت و خوراکی اورد که در هین فیلم بخورن
از اونجایی که نمیخواست اتو معذب کنه ژانر عاشقانه انتخاب نکرد و ترسناک انتخاب کرد
بعدا فیلم گذاشت و اتو کشید تو بغلش
این چیزا رو از سر علاقه انجام نمیداد فقط از تماس باهاش لذت میبرد
ژانرش چیه
_ ترسناک
با این حرف لرز کوچیکی به تن دخترک وارد شد
_ میترسی؟
چی نه نه معلومه که نه (دستپاچه)
هنوز دقایق اول فیلم بود که صحنه ترسناک شروع شد اتم خودشو بیشتر تو بغل کوک فشرد
کوکم از حرکات ات خندش گرفت بود
بع قسمتش که خیلی ترسناک بود رسید که ات سریع پرید تو بغل کوک رو پاهاش نشست و سرشو رو سینه کوک گذاشت تا دیگه نبینه (روبه روهمن)
با ناله کوک سرشو از رو سینش برداشت
_ نمیگی اون پایینی دردش میاد بچه (چشاشو از درد بسته)
م من ببخشید
خواست بلند شه که کوک کمرشو گرفت تا بلند نشه
به چشای خوشگل و مژه های بلند ات زل زد
چند مین گذشته بود و اون دو ففط بهم زل زده بودن که کوک خودشو به ات نزدیک کرد اتم سرشو اورد جلو و لباشونو روهم قرار دادن کوک دستاشو کذاشت زیر باسن اتو اونو بلند کرد اتم پاهاش دور کمر کوک حلقه کرد (اسلاید دو رو نگاه کنید) و به سمت اتاق راهی شدن کوک اتو رو تخت انداخت و روش خیمه زد
_ نظرت راجب یه رابطه دیگه چیه بیب
ات به ارومی سرشو تکون داد
(گایز اسماتشو نمینویسم)
شراط پارت بعد
بالا ۵۵ لایک 😌
۳۰ کامنت
۴۱۰ عضو
مودونم شرایط زیاده بچه ها ببخشید 🙏💛
ولی لایک پارت قبل خیلی کم بود
از ماشین پیاده شد و به طرف خونه رفت
برقا خاموش بودن و این کوک رو نگران تر میکرد! نکنه بلایی سر اون دختر کوچولو سرخود اومده باشه
چند باری صداش زد ولی جوابی نشنید
گوشش به صدای گریه دختر تو اتاق خورد
با نگرانی در اتاقو باز کرد و به ات که تو خودش جم شده نگاه کرد
_ چی شده
ات با دیدن کوک سریع از تخت اومد پایین و بغلش کرد کوک تعجب کرده بود اخیرا این چند روز ات خیلی بهش اهمیت میداد و کوک و خر ذوق میشد
اونم بغلش کرد و روی موهاش بوسه زد
_ چرا گریه میکنی
هقق نگرانت هقق شدم
_ چرا باید نگران من بشی جوجه
خ خب تو عصبی هق بودی هقق منم ترسیدم بلایی هق سر خودت بیاری
_ واقعا نگرانم شدی؟(ذوق)
ات سرشو بالا پایین کرد
کوکم اتو از خودش جدا کرد و رویه لبش بوسه کوتاه زد
_ میگم فیلم ببینیم؟
واقعا(ذوق کیوت)
کوک زیر لب کیوتی بهش گفتو سرشو به معنی اره تکون داد
بعدا تا وقتی لباساشو عوض کنه ات رفت و خوراکی اورد که در هین فیلم بخورن
از اونجایی که نمیخواست اتو معذب کنه ژانر عاشقانه انتخاب نکرد و ترسناک انتخاب کرد
بعدا فیلم گذاشت و اتو کشید تو بغلش
این چیزا رو از سر علاقه انجام نمیداد فقط از تماس باهاش لذت میبرد
ژانرش چیه
_ ترسناک
با این حرف لرز کوچیکی به تن دخترک وارد شد
_ میترسی؟
چی نه نه معلومه که نه (دستپاچه)
هنوز دقایق اول فیلم بود که صحنه ترسناک شروع شد اتم خودشو بیشتر تو بغل کوک فشرد
کوکم از حرکات ات خندش گرفت بود
بع قسمتش که خیلی ترسناک بود رسید که ات سریع پرید تو بغل کوک رو پاهاش نشست و سرشو رو سینه کوک گذاشت تا دیگه نبینه (روبه روهمن)
با ناله کوک سرشو از رو سینش برداشت
_ نمیگی اون پایینی دردش میاد بچه (چشاشو از درد بسته)
م من ببخشید
خواست بلند شه که کوک کمرشو گرفت تا بلند نشه
به چشای خوشگل و مژه های بلند ات زل زد
چند مین گذشته بود و اون دو ففط بهم زل زده بودن که کوک خودشو به ات نزدیک کرد اتم سرشو اورد جلو و لباشونو روهم قرار دادن کوک دستاشو کذاشت زیر باسن اتو اونو بلند کرد اتم پاهاش دور کمر کوک حلقه کرد (اسلاید دو رو نگاه کنید) و به سمت اتاق راهی شدن کوک اتو رو تخت انداخت و روش خیمه زد
_ نظرت راجب یه رابطه دیگه چیه بیب
ات به ارومی سرشو تکون داد
(گایز اسماتشو نمینویسم)
شراط پارت بعد
بالا ۵۵ لایک 😌
۳۰ کامنت
۴۱۰ عضو
مودونم شرایط زیاده بچه ها ببخشید 🙏💛
ولی لایک پارت قبل خیلی کم بود
۲۳.۱k
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.