بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
قسمت اول :
زینب علیهاالسلام درآن هنگامه چه می دید که در یک جمله کوتاه شرح نمود: مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلًا
أَلسَّلامُ عَلى حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ - سلام بر حجّتِ پروردگارِجهانیان .
أَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَدآءِ - سلام بر شهیدِ شهیدان .
أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلاتِ - سلام بر آن لب هاى خشکیده .
أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ - سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده .
و سلام بر شما عزاداران حسینی (ع)، و زنده نگهداران نهضت حسینی (ع)، و پیامآوران کربلا، در سرتاسر جهان.
هر رخدادی را با دو نگاه، و از دو منظر میتوان دید. نگاه ظاهری و نگاه باطنی و با بصیرت.
در نگاه ظاهری به کربلا در روز عاشورا، مناظر زیبا و جمیلی به چشم نمیآید. در یک سو هزاران نفر بیدین، بیولایت، بی اخلاق، بیمروّت، بیشعور، بی بصیرت، بیوفا، بیحیا و تا به دندان مسلح صف کشیدهاند، و لبها و جگر هایشان تشنه خون انسان و انسانیت است در طرف دیگر کمتر از صد مرد صف کشیده و تعدای زنان و کودکان، مضطرب و نگران در خیمهها به سر می برند، با لبهای تشنه به آب زلال حقیقت، جگرهای سوخته از ظلم ظالمین و غفلت عوام.
طولی نمیکشد که جنگ بین حق و باطل شروع میشود؛ گرد و غبارِ تاخت و تاز اسبان تمام فضا را تاریک میکند، گروهی اندک به فرماندهی ابا عبدالله الحسین علیه السلام به یک جناح از سپاه دشمن میتازد و گروه اندک دیگری به فرماندهی علمدار کربلا، ابوالفضل العباس، به جناح دیگر؛ و تنها ندای آرام بخش و امیدوار کنندهای که از میان صدای چکاچک شمشیرها، عربدهها و ناسزاها و زخم زبانها به اهل بیت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله به گوش میرسید، فریاد لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم بود که حکایت از زنده بودن حجت خدا داشت.
اما ساعاتی به طول نیانجامید که دشمنان چون در جنگ گروهی موفقیتی ندیدند، جنگ تن به تن را آغاز کردند و چون در آن نیز شکست خوردند، روی به خوی ناجوانمردانه خود آوردند و به هر یک نفر، صدها تن یورش بردند؛ و باز چون موفق نشدند، از دور سنگ و نیزه پرتاب کردند و یک به یک را پس از زمین افتادن، دست و پا و سر بریدند. تا رسید به گودال قتلگاه و بلند شدن سرها، بالای نیزهها.
مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلًا : بیتردید در نگاه ظاهری، در این ماجرا، هیچ صحنه زیبایی وجود نداشت، پس زینب، حقیقت دیگری را در وران این ظاهر میدید. بریدن سرها و دستها، جز برای آن حیوان صفتها در کربلا و در طول زمان، زیبا نبوده و نیست،(ادامه دارد...)
قسمت اول :
زینب علیهاالسلام درآن هنگامه چه می دید که در یک جمله کوتاه شرح نمود: مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلًا
أَلسَّلامُ عَلى حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ - سلام بر حجّتِ پروردگارِجهانیان .
أَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَدآءِ - سلام بر شهیدِ شهیدان .
أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلاتِ - سلام بر آن لب هاى خشکیده .
أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ - سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده .
و سلام بر شما عزاداران حسینی (ع)، و زنده نگهداران نهضت حسینی (ع)، و پیامآوران کربلا، در سرتاسر جهان.
هر رخدادی را با دو نگاه، و از دو منظر میتوان دید. نگاه ظاهری و نگاه باطنی و با بصیرت.
در نگاه ظاهری به کربلا در روز عاشورا، مناظر زیبا و جمیلی به چشم نمیآید. در یک سو هزاران نفر بیدین، بیولایت، بی اخلاق، بیمروّت، بیشعور، بی بصیرت، بیوفا، بیحیا و تا به دندان مسلح صف کشیدهاند، و لبها و جگر هایشان تشنه خون انسان و انسانیت است در طرف دیگر کمتر از صد مرد صف کشیده و تعدای زنان و کودکان، مضطرب و نگران در خیمهها به سر می برند، با لبهای تشنه به آب زلال حقیقت، جگرهای سوخته از ظلم ظالمین و غفلت عوام.
طولی نمیکشد که جنگ بین حق و باطل شروع میشود؛ گرد و غبارِ تاخت و تاز اسبان تمام فضا را تاریک میکند، گروهی اندک به فرماندهی ابا عبدالله الحسین علیه السلام به یک جناح از سپاه دشمن میتازد و گروه اندک دیگری به فرماندهی علمدار کربلا، ابوالفضل العباس، به جناح دیگر؛ و تنها ندای آرام بخش و امیدوار کنندهای که از میان صدای چکاچک شمشیرها، عربدهها و ناسزاها و زخم زبانها به اهل بیت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله به گوش میرسید، فریاد لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم بود که حکایت از زنده بودن حجت خدا داشت.
اما ساعاتی به طول نیانجامید که دشمنان چون در جنگ گروهی موفقیتی ندیدند، جنگ تن به تن را آغاز کردند و چون در آن نیز شکست خوردند، روی به خوی ناجوانمردانه خود آوردند و به هر یک نفر، صدها تن یورش بردند؛ و باز چون موفق نشدند، از دور سنگ و نیزه پرتاب کردند و یک به یک را پس از زمین افتادن، دست و پا و سر بریدند. تا رسید به گودال قتلگاه و بلند شدن سرها، بالای نیزهها.
مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلًا : بیتردید در نگاه ظاهری، در این ماجرا، هیچ صحنه زیبایی وجود نداشت، پس زینب، حقیقت دیگری را در وران این ظاهر میدید. بریدن سرها و دستها، جز برای آن حیوان صفتها در کربلا و در طول زمان، زیبا نبوده و نیست،(ادامه دارد...)
۸۹۰
۲۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.