«متعهد بودن» چیزی نیست که همزمان
«متعهد بودن» چیزی نیست که همزمان
با اسمی که توی شناسنامهات میرود،
در درونت هم جا بگیرد . . .
متعهد بودن به قلب آدم ربط دارد؛
که تا نگاهت خواست به کسی بیُفتد،
قلبت یادآوری کند که
جایِ کس دیگری را ندارد و
پر شده با مناسبترین گزینه...
که تا بحثی شد و دلت هرچیزی خواست
الا آغوشش، قلبت یادآوری کند که
فقط یکجا آرامی و کنار اوست
متعهد بودن؛
انداختن یک حلقه توی دست نیست،
به تنها نبودن و بودنِ کسی کنارت هم ربطی ندارد
متعهد بودن یعنی یکی را داشته باشی
چه در واقعیت چه در رویا،
یکی که با تمام کم و کاستیهایش
دلت را بدجور صاحب شده
با اسمی که توی شناسنامهات میرود،
در درونت هم جا بگیرد . . .
متعهد بودن به قلب آدم ربط دارد؛
که تا نگاهت خواست به کسی بیُفتد،
قلبت یادآوری کند که
جایِ کس دیگری را ندارد و
پر شده با مناسبترین گزینه...
که تا بحثی شد و دلت هرچیزی خواست
الا آغوشش، قلبت یادآوری کند که
فقط یکجا آرامی و کنار اوست
متعهد بودن؛
انداختن یک حلقه توی دست نیست،
به تنها نبودن و بودنِ کسی کنارت هم ربطی ندارد
متعهد بودن یعنی یکی را داشته باشی
چه در واقعیت چه در رویا،
یکی که با تمام کم و کاستیهایش
دلت را بدجور صاحب شده
۴۷.۲k
۰۶ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.